صادق زیبا کلام که به نزدیکی نظری با هاشمی
رفسنجانی شهرت دارد، مصاحبه کوتاهی با خبرگزاری ایلنا کرده و آخرین ارزیابی خود را
از انتخاباتی که در خرداد ماه آینده قرار است انجام شود و جانشین احمدی نژاد راهی
ساختمان ریاست جمهوری شود ارائه داد. او دراین مصاحبه گفت:
بعد
از انتخابات ۸۸ که آقای هاشمی و اصلاح طلبان به طور کامل از قدرت کنار زده شدند، دیگر دلیلی برای انسجام و
وحدت میان اصول گرایان وجود نداشت و از بعد از انتخابات ۸۸ که آنها خیالشان از بابت اصلاح طلبان بطور کامل راحت شد، جدال بر سر قدرت در میان آنان براه افتاد و هر روز هم بر
ابعاد آن افزوده شد و به دو جریان تقسیم شدند. یکی اصول گرایان سنتی یا همان جناح راست و جناح دیگر که شامل آقای احمدینژاد
و طرفداران ایشان میشد.
در انتخابات مجلس نهم احمدینژاد و طرفدارانش شامل آیت الله مصباح و جبهه پایداری و شماری از
اصول گرایان رادیکال و تند رو در یک جبهه قرار گرفتند و اصول گرایان معتدل و سنتی در طیف دیگر.
این رویارویی تا امروز ادامه یافته و ما در حادثه ۲۲ بهمن قم (حمله با مهر نماز و لنگه کفش به رئیس
مجلس) شاهد علنیتر شدن این رویارویی بودیم و به عقیده من امکان وحدت این دو جریان جناح راست دیگر وجود
ندارد.
احمدینژاد و طرفدارانش به دنبال نامزد خوداند و اصول گرایان سنتی هم به دنبال نامزدهای خود. اگر احمدینژاد بتواند رحیم مشایی را وارد عرصه رقابت انتخاباتی کند، مشروط بر اینکه آقای هاشمی و اصلاح
طلبان در انتخابات شرکت نکنند، به طور قطع مشایی به راحتی نامزدهای اصول گرایان را پشت سر خواهد گذاشت.
تنها راه اصول گرایان سنتی برای جلوگیری از شکستشان توسط آقای مشایی ممانعت از ورود ایشان به
انتخابات از طریق رد صلاحیت وی است چون هیچ یک از نامزدهای اصول گرایان مثل آقایان دکتر حداد عادل، ولایتی یا علی
لاریجانی توان مقابله با وی را ندارند. بنابراین جناح راست با تمام قوا در مقابل آقای رحیم مشایی خواهد ایستاد تا او
را رد صلاحیت کند.
انتخابات ریاست جمهوری پیش رو زور آزمایی نهایی و سرنوشت ساز میان احمدینژاد و طرفدارانش از یک
سو و راست سنتی از سوی دیگر است. البته این احتمال همچنان وجود دارد که اگر اجازه ورود به انتخابات به آقای
هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان داده شود، ممکن است اصولگرایان و احمدینژاد یکبار دیگر برای جلوگیری از بازگشت
هاشمی و اصلاح طلبان با هم متحد شوند.
تنها راهی که در این رابطه برای احمدینژاد وجود دارد
این است که تائید صلاحیت مشایی را از طریق حكم حكومتی بگیرد چون شورای نگهبان ممکن نیست صلاحیت او را تائید کند.
چون شانس اینکه این تائیدیه صادر شود کم است،
احمدینژاد به گزینههای دیگر مثل نیکزاد و شیخ الاسلامی هم ممکن است روی آورد. اگر چه که همچون ولایتی و حداد عادل،
نامزدهای احمدینژاد هم جز مشایی هیچ شانسی برای رای ندارند.
سقف رای اصول گرایان در کشور بیشتر از ۵ میلیون نیست. بنابراین آنها با مشکل مواجه هستند و در نتیجه برای احتمال موفقیت بیشتر ممکن است روی قالیباف که به
عنوان یک مدیر موفق شناخته شده و دارای محبوبیت است ائتلاف کنند و با این روش آرا را بالا ببرند.
اگر اصلاح طلبان، هاشمی و مشایی در
انتخابات حضور نداشته باشند، فکر نمیکنم میزان مشارکت بالا باشد. اصول گرایان هم بین یک انتخابات با مشارکت بالا که
موجب دردسرهای سیاسی میشود و یک انتخابات بیدردسر با مشارکت پایین، گزینه دوم
را انتخاب میکنند چون تجربه تلخ انتخابات ۷۶
و انتخابات۸۸ برای اصول گرایان یاد آور این است که انتخابات با مشارکت بالا
تبعات و هزینههای سنگینی را متوجه آنها میکند. بنابراین انتخابات با مشارکت
پایین مطلوب آنهاست.
همه دغدغه اصولگرایان این است که در انتخاباتی بدون
اصلاح طلبان و حتی رحیم مشایی چگونه مردم را در ۲۴
خرداد ۹۲
بپای صندوقهای رای بیاورند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر