۱۳۹۱ خرداد ۱۰, چهارشنبه

استبدادستیزی، توسعه اقتصادی و یکپارچگی ملی دغدغه سحابی بود گفتگو با محمد ملکی:


جرس: یکسال پیش عزت الله سحابی از دنیا رفت اما این همه غم نبود، در تشییع پیکر این سیاستمدار صادق وزارت اطلاعات و لباس شخصی ها اجازه ندادند تا دوستداران مهندس گرد هم آیند و حتی عکس عزت اله سحابی را پاره کردند و اینجا بود که هاله سحابی به اعتراض در آمد و یکی از مامورین چنان ضربه ای به او زد که هاله سحابی برای همیشه بر زمین افتاد، تشییع پیکر هاله مظلومانه تر از مهندس بود. خانواده سحابی را مجبور کردند که شبانه دختر سحابی را دفن کنند و مراسم ختم هاله هم با حضور نیروهای سرکوب برگزار نشد و به ضرب و شتم خانواده و دوستداران سحابی انجامید. دکتر محمد ملکی که عمری را به راه مبارزه گذشته و سالها زندان را تجربه کرده است، از نزدیک شاهد این خاطره تلخ بوده و آنقدر متالم شده که روایت آن روز دردناک را به شعری سروده است. با محمد ملکی درباره سحابی ها به گفت و گو نشستیم. در سالگرد درگذشت مهندس سحابی لطفا از ویژگی های شخصیتی ایشان بفرمایید؟ مهندس سحابی انسانی استبداد ستیز بود و از دوران جوانی و دانشجویی با عضویت در انجمن های اسلامی دانشگاه مبارزه با دیکتاتوری منش و روشش بود و در زمان شاه به همین خاطرو به اتهام عضویت در نهضت آزادی ایران به زندان افتاد. روحیه استبدادستیزی مهندس سحابی بعد از انقلاب هم به قدرت قبل ادامه داشت، من سندی دارم که در تاریخ 6 اسفند 1358 در روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده است. مهندس سحابی به اتفاق دکتر حبیبی نامه ای هشدارآمیز منتشر کرد تحت عنوان " هشدار سحابی و حبیبی به ظهور فاشیزم در ایران" در این مقاله سحابی به وضعیت روز و اغتشاش پس از انقلاب اعتراض داشت آن موقع یکسال هنوز از انقلاب نگذاشته بود و گروههایی اسلامی و وابستگان به حزب جمهوری اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب اللهی ها علیه دگراندیشان و محافل روشنفکری حمله می کردند این حملات موجب اعتراض مهندس سحابی شد و هشدار ظهور فاشیزم داد. "سحابی و حبیبی در پایان این نامه مینویسند این اعمال مقدمه پیدایش دیکتاتوری نظامی و فاشیسم نوین است و ما تا آنجا که توان داریم نسبت به افشای حقایق و مبارزه با مبانی تکوین دیکتاتوری نوین اقدام میکنیم تا تدوام انقلاب اسلامی ایران تضمین گردد." این استبداد ستیزی را سحابی همیشه داشت. وقتی نماینده مجلس موسسان شد با ماده پنج قانون اساسی به شدت مخالفت کرد حتی با دکتر بهشتی درگیر شد و مخالفت خود را با اصل ولایت فقیه شجاعانه ابراز کرد. در نخستین مجلس پس از انقلاب وکیل مجلس شدند و از حقوق مردم دفاع کرد اما همواره از سوی متحجران مورد آزار و اذیت قرار گرفت تا جایی که سه بار در زمان جمهوری اسلامی به زندان افتاد. در سال 75 و بعد در سال 79 تحت شکنجه های روحی و روانی سنگینی قرار گرفت اما با این حال در تمام دوران زندگی اش دست از استبدادستیزی برنداشت. ماجرای تشییع جنازه مهندس سحابی تلخ تر از حتی مرگ ایشان بود و با هجوم نیروهای امنیتی و زد و خورد در مراسم ، دخترشان نیز به شهادت رسیدند. یکسال از آن واقعه گذشته اما میخواهیم شما یکبار دیگر از آن تشییع جنازه تاریخی برایمان بگویید و اینکه چگونه یکی از چهر های شناخته شده انقلاب مظلومانه جنازه اش توسط دستگاه اطلاعاتی مورد بی احترامی قرارمیگیرد؟ تشییع جنازه مهندس سحابی به واقع مظلومانه و دردناک بود . از شب قبل از مراسم نیروهای امنیتی فشار و اصراری زیادی به خانواده و شهید هاله آوردند که مراسم در صبح خیلی زود و بی سر و صدا انجام شود حتی جاده های منتهی به لواسان توسط نیروهای انتظامی بسته شده بود و آمدن دوستان و علاقمندان مهندس سحابی با مشکلاتی مواجه بود. ساعت 8 صبح جنازه ایشان را به باغ گلندوک لواسان بردند و آنجا شستشو دادند درموقع تشییع جنازه شهید هاله، عکس پدر را در دستش گفته بود و جلوی جنازه که بر دوش جوانان بود حرکت میکرد چند قدمی دور نشده بودیم که یکمرتبه ماموران هجوم آوردند و با مشت به پهلوی هاله خانم زدند و قبل از رسیدن به بیمارستان هاله خانم درگذشت. حتی موقعی که خواستند جنازه مهندس سحابی را به آمبولانس منتقل کنند جنازه بر زمین افتاد در شرایط بسیار زشت و وحشتناکی تشییع انجام شد و در آن باغ دفن کردند حتی اجازه ندادند نماز میت به درستی اقامه شود و ماموران اعتراض میکردند که چرا اینقدر صلوات میفرستید و عده ای را به خاطر همین دستگیر کردند... مسائل بسیار وحشتناکی در تشییع جنازه مهندس پیش آمد . آن شب خبر دادند هاله شهید شده و ماموران اصرار داشتند پیکر هاله خیلی زود دفن شود. فردای آن روز جنازه را به پزشکی قانونی برده بودند وتا جنازه را به قبرستان گلندوک آوردند هوا تاریک شده بود. پیکر هاله را به غسالخانه ای که حتی برق نداشت بردند و با چراغ دستی و در تاریکی و ظلمت شب جنازه را غسل دادند و نماز خواندند و و بر روی قبر پدر دفن کردند. این ماجراها را همه شاهد بودند . هر چقدر هم دستگاه بخواهد ادعا کند پرونده بسته شده اما این پرونده در نزد مردم ایران هیچوقت بسته نخواهد شد . جنایتی که در تشییع جنازه مهندس سحابی رخ داد ، شهادت هاله و ده روز بعد با اعتصاب غذای آقای صابر و فوت ایشان منجر شد اینها جنایتی است که مردم فراموش نمیکنند. البته من این مسائل را به صورت شعرگونه ای نوشتم که در اختیار شما قرار خواهم داد. مرحوم سحابی و شهید هاله هردو به فاصله کمی از این دنیا رفتند در فرهنگ ما اینگونه است که نزدیکی در مرگ را تعبیر به قرابت روحی میکنند . رابطه مهندس سحابی و هاله چگونه بود و چه وجوه اشتراکی داشتند؟ مهندس سحابی یکی از سیاسیون واقعا اخلاقی و روش و منش ایشان اخلاق مدار بود. هاله هم این خصوصیات را داشت . هاله در طول جنگ مدتها به عنوان پرستار به مجروحان و جنگ زده ها کمک میکرد و در جریان تظاهرات مردمی در خیابان گاه با پاسداراها صحبت میکرد و میپرسید : پسرم! چرا مردم را میزنید و سعی میکرد آنها را آرام کند تا کمتر به مردم هجوم ببرند. شیوه رفتاری مهندس و هاله نزدیکی های بسیار زیادی بین این پدر و دختر به وجود آورده است. چگونه سحابی ها در سه نسل مختلف از دکتر یدالله سحابی تا هاله سحابی توانسته بودند از ملییت ایرانی و مذهب تشیع توامان دفاع کنند، رمز اعتدال آنها در چه بود؟ مهندس سحابی و هاله هر دو عتقادات مذهبی بسیار قوی داشتند. دکتر یدالله سحابی هم بسیار فرد مذهبی بود همراه با مهندس مهدی بازرگان اعتقادات عمیق مذهبی داشت. این خانواده به اسلام و مذهب تشیع معتقد بودند و به آینده ایران و سربلندی اش می اندیشدند و دغدغه ایران و مردمش را داشتند. مهندس سحابی و هاله در عین حال بسیار به وطن شان هم علاقه داشتند بسیار ایران دوست بودند. یکی از نگرانی های بزرگ مهندس سحابی این بود که من میترسم ایران تجزیه شود . از پاره پاره شدن ایران نگران بود و تا آخرین لحظات زندگیش ترس و نگرانی درباره یکپارچگی ایران داشت . هاله هم در طول جنگ با مشکلات زیادی مواجه شد اما با بردباری و صبر و متانت تحمل کرد. این اثر را پدر و مادر بر روی فرزند معمولا میگذارند . هاله دیده بود که پدرش چه رفتاری دارد و مردم چگونه به پدرش نگاه میکنند و چقدر پدر را مردم احترام میکنند و دوست دارند . و تشخیص داد که راه پدر راه صحیحی هست و با خود گفت که راه پدر را از جنبه اخلاق سیاسی و اجتماعی ادامه بدهم و تا آخرین لحظه حیات راه پدر را ادامه داد. وقتی مهندس در کما بود و هاله در زندان ، ماموران امنیتی برای دادن مرخصی به هاله از او تعهد کتبی خواستند اما او حاضر نشد برای ملاقات با پدر هیچ تعهدی برخلاف اعتقاد و باورش دهد. ماموران تاخیر کردند اما بالاخره مجبور شدند هاله را به ملاقات پدر ببرند اما دیگر دیر شده بود و مهندس از دنیا رفته بود. دادستانی و محسنی اژه ای ادعا کرده است پرونده فوت خانم سحابی در تشییع جنازه پدر و آقای صابر در زندان هیچ مقصری نداشته . در حالیکه بارها خانواده اعلام کرده بود شاهدانی برای شهادت و فیلم های امنیتی برای ارائه به دادگاه وجود دارد. چطور میتوان از مختومه شدن این پرونده جلوگیری کرد ؟ آقای اژه ای و همپالکی هایش در این نظام دروغ و دغل و انکار زیاد میکنند مگر اینها نبودند که در دهه 60 دهها هزار نفر را اعدام کردند . من خودم شاهد مسائل بودم اما همه این کشتن ها و شکنجه ها را منکر میشدند . به آقای خمینی میگفتند که در زندان ها شکنجه میکنند اما ایشان نمیپذیرفتند و میگفتند منافقین خودشان، خود را شکنجه میکنند. اگر اسناد و نامه افشاگر آقای منتظری نبود هیچ کس حاضر نبود جنایات در زندان را حتی باور کند همه انکار میکردند. بعد از افشاگری مرحوم منتظری بود که جنایات رژیم در زندان برملا شد شما نگران انکار امثال اژه ای ها نباشید . آنها مجبورند تکذیب کنند . هیچ دادرسی وجود ندارد . هیچ جا نیست که مردم شکایت کنند و این اسناد وجود دارد . درباره هاله ما گفتیم در هر دادگاهی حاضر هستیم شهادت دهیم و اعلام کردیم ماموران امنیتی حاضر در مراسم تشییع مرتب فیلم برداری ، دادگاه فقط کافی است از وزارت اطلاعات بخواهد تا این فیلم ها را نشان دهند. اما دادرسی وجود ندارد. قوه قضائیه خود از وزارت اطلاعات دستور میگیرد و همدست جنایات آنهاست . نیروی انتظامی هیچوقت درباره شهادت هاله خانم از شما یا دیگر حاظران در مراسم بازپرسی نکرد؟ نه تنها از من بلکه از هیچکدام از بچه هایی که آنجا بودند هیچ سوالی نکردند و نخواستند حقیقت را بشنوند. اصولا شیوه حکومت این نیست که مسائل را روشن کند، مگر مسئله سال 88 و زندان ها و بحث کشتار در زندان و خیابان ها معلوم شد؟ مگر حمله به کوی دانشگاه معلوم شد؟ این نظام شیوه اش همین است و از امثال من شرح ماوقع را نمپرسد تا ماست مالی کند و حقایق را پنهان نگاه دارد . با این بدعدالتی ها که در حق خانواده سحابی رفته چگونه باید برخورد کرد؟ در برخورد با این مسئل من معتقدم باید افشاگری کرد من نامه ای مفصل به نماینده ویژه سازمان ملل آقای احمد شهید نوشتم و همه این مسائل را برای ایشان شرح دادم. من معتقدم که باید محکم ایستاد و انتقاد کرد و افشاگری نمود اگرچه این حکومت نشان داده به هیچ چیزی پایبند نیست . دو سال هست که نماینده ازسازمان ملل تعیین شده ولی اینها حتی آقای شهید را به ایران راه نمیدهند چون میداند در صورت تحقیق و بررسی او ، بسیای از جنایات برملا میشود. این نظام یک حکومت فاشیستی است از نوع فاشیسم مذهبی و در طول این سی و سه سال هر جنایتی که خواستند کردند و هنوز هم به این جنایات ادامه میدهند و چنان محیط رعب و وحشتی ایجاد کردند که کمتر کسی جرئت میکند حرف بزند نامه بنویسد یا اعتراض کند . اگر من هم در این سن و سال و با وجود بیماری حرفی میزنم مرتبط آزار و اذیت میکنند . به یاد بیاورید بلایی که بر سر نرگس محمدی آوردند . زنی که حقیقتا مریض هست از زنجان به زندان بردند. معدود افرادی فریاد کردند ، وقتی کسی اعتراض نمیکند حکومت هر غلطی که بخواهد میکنند . ما دادرسی نداریم اگر قرار است دادرس باشد . اگر دادستان وجود دارد باید داد مظلوم را بستاند . مرحوم سحابی در تمام طول عمرشان همواره سعی داشتند که صادقانه زندگی کنند و میان آنچه که میگفتند و کردارشان فاصله نیافتد، بارها از اشتباهات خود گفته بودند و گفته های دیگرانی که روزگاری با آن مخالفت داشتند را پذیرفته بودند. شما سالها با ایشان معاشرت داشتید خاطره ای از این انصاف و صداقت مهندس برای ما بگویید؟ زندگی مهندس سحابی تمامش صداقت بود . همگی ، روش های اخلاقی بود . صدها مثال وجود دارد که ایشان جز از مسیر صداقت مسیر دیگری را طی نمیکرد . ممکن بود مسائلی باشد که دوستان یا خود من مخالف بوده باشیم ولی مهندس در ابراز عقیده اش و منش و روش خودش هیچوقت صداقت را فراموش نمی کرد . نکته مهمی که در جواب این سوال شما باید عرض کنم این است که مهندس از کسانی بود که معتقد به نقد خود بود و معتقد بود که همه افراد ممکن است عیب هایی داشته باشند خطاهایی داشته باشند . امیدش این بود که روزی برسد که خودمان از خود نقد کنیم و این به نظر من یکی از مشکلات گروه های سیاسی ماست که حاضر نیستند خودشان را نقد کنند. در مسیر مبارزه اشتنباهاتی را مرتکب میشود .مهندس از کسانی بود که معتقد به نقد پذیری بود . من خودم گاهی مهندس را نقد میکردم و ایشان با شوخی و خنده و متانت نقدم را میپذیرفت . بااینکه من چند سالی کوچکتر از مهندس بود میتوانستم از روش مهندس انتقاد کنم . این روحیه نقد پذیری ویژگی خاص مهندس بود . نقد از خود در مهندس وجود داشت و همه کسانیکه با ایشان ارتباط و تماس داشتند به این موضوع معترف هستند . مهندس سالها دغدغه مبارزه سیاسی داشت اما در پی کسب قدرت نبود، تعریف و هدف مرحوم سحابی از سیاست و مبارزه سیاسی چه بود؟ مهندس سیاسیت را به خاطر قدرت نمیخواست در زندگیش هم این را نشان داد. بعد ا نقلاب عضو شورای انقلاب بود. نماینده مجلس شد ؛ اما وقتی انحراف رادید از قدرت کنار کشید، بعد هم روشی پیش گرفت که از قدرت دوری میجست . مقالاتی که ایشان در مجله ایرن فردا مینوشتند نشان از دغدغه های مهندس سحابی دارد. تنها دغدغه مهندس این بود که ایران لطمه نبیند ، مردم آزادی داشته باشند ، ظلم و ستم و بی عدالتی و فساد از این مملکت برکنده شود. ایشان تز خاصی داشت و معتقد به توسعه اقتصادی بود و میگفت یکی از روش های مبارزه ، توسعه اقتصادی است . عامل بسیاری ازمفاسد اجتماعی و سیاسی به دلیل عدم توسعه اقتصادی است. سه اصل کلی که مهندس به آن معتقد بود یکی استبدادستیزی ، دیگری توسعه اقتصادی و سوم یکپارچگی ملی بود. اینکه روزی اتفاقاتی بیافتد که خدای ناکرده ایران دچاره تجزیه شود . مهندس سحابی مطلقا با حمله خارجی موافق نبود و یک ایراندوست واقعی بود و در تمام زندگی اش روش و منش ایشان همراه با اخلاق بود. مرحوم سحابی در اواخر عمر به عنوان پیش کسوت مبارزه اصلاحی نامه ای خطاب به فعالان خارج از کشور نوشت، به نظر شما نامه مرحوم سحابی به فعالین خارج از کشور چه معنا و مفهومی داشت و ایشان چه سهمی برای ایرانیان خارج از کشور در گشایش فضای ایران قائل بود؟ شما هم خود طرح واره ای خطاب به اپوزیسیون از منظری دیگر داشتید؟ دیدگاه های من با مهندس در این مسائل متفاوت هست . مهندس اعتقاد به اصلاحات درون ساختاری داشت و میگفت شاید بتوان ان حاکمیت و نظام مبتنی بر ولایت فقیه را مجبور به رعایت حقوق مردم کرد. اما من چنین اعتقادی نداشتم. اعتقادم بر این بود که این نظام اصولا اصلاح پذیر نیست. با تمام تلاش هایی که شد امروز رهبران نمادین جنبش سبز به حصر خانگی دچارند . من اعتقادم بر این است و آخرین اتمام حجت را کردم و اعتقادم بر این است که باید آنهایی که به این نتیجه رسیدند این نظام اصلاح پذیر نیست باهم متحد و هم بسته شوند و تلاش کنند حاکمیت را مجبور کنند به آن اصلاحات مورد نظر اقدام کند . من میدانم این کار عملی نیست اما برای آخرین بار به عنوان یک پیرمرد به این حکومت انذار و هشدار میدهم که اگر این کار را نکنید سرنوشتت تان بهتر از سرنوشت صدام و بن علی و بشار اسد نخواهد شد. سرنوشت همه دیکتاتورها همین است اما چرا عبرت نمیگیرند!؟ در انتقاد به عملکرد احمدی نژاد مهندس سحابی در اواخر عمر نشریه ای 20 صفحه ای منتشر کردند با عنوان "فکری به حال ایران بکنید ". و در آن بر تشریح عملکرد اقتصادی دولت نوشتند که احمدی نژاد بلدوزری است که ایران را دارد نابود میکند . نظر شما درباره پیش بینی مهندس چیست؟ واقعا همینطور است. ایران دارد به سرزمین سوخته تبدیل میشود . گرانی، فساد و فحشا بیداد میکند . این نامه ها همه از سر دلسوزی بوده و هست. ما همگی باید نسبت به دروغ و دغل ها و حرفهای بی پایه ای احمدی نژاد و اطرافیانش افشاگری کنیم قبل از آنکه ایران را به سمت نابودی بکشاند . به قول خود احمدی نژاد سوار این قطار بی دنده و ترمز شده و اینکه چه وقت به دره پرتاب شود تنها خدا میتواند بر ایران رحم کند. گفتگو: فرزانه بذرپور

۱۳۹۱ خرداد ۸, دوشنبه

پشت پرده مذاکرات بغداد حتی حاضر نیستند غنی سازی را حق ایران بدانند


روزنامه‌ كریستین ساینس مانیتور در گزارشی درباره‌ مذاكرات بغداد نوشت: سعید جلیلی مذاکره کننده اتمی ایران می گوید كه غرب باید در مذاكرات با ایران از رویكردهای غلط و استراتژی مخرب پرهیز كند. دیپلمات‌ها می‌گویند درخواست‌های مقدماتی فراتر از خطوط قرمز اعلام شده‌ ایران است. مثلا درخواست برای توقف كلیه‌ فعالیت‌های غنی‌سازی از جمله در سطوح پایین و تعطیلی تاسیسات "فردو ". مذاكره كنندگان از روز دوم مذاكرات بیشترین وقت را صرف بیانیه‌ای قابل پذیرش برای ایران كردند. كاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بیانیه‌ خود گفت كه اختلافات مهم هم‌چنان پابرجاست. سعید جلیلی در كنفرانس خبری گفت كه گفت‌وگوها فشرده و طولانی بود و تمام نشد. جلیلی گفت كه انعطاف ایران در غنی‌سازی 20 درصدی بستگی خواهد داشت به این‌كه 1+5 غنی‌سازی را حق ایران بشمارد. یك مقام عالی‌رتبه‌ آمریكا گفت كه ما حاضر نیستیم چنین حقی را بپذیریم. ایران در نشست بغداد پیشنهاداتی درباره مسائل غیر اتمی نظیر اوضاع سوریه و بحرین و حتی مبارزه با قاچاق مواد مخدر ارائه داد. وقتی مذاكرات تمام شد اشتون در برابر خبرنگاران كمتر از هشت دقیقه قرار گرفت؛ در حالی كه بیشتر هیات‌های 1+5 راهی فرودگاه شده بودند. پیک نت 7 خرداد

یک موسسه بین المللی: ایران توان ساختن 5 بمب اتمی را پیدا کرده است!


مؤسسه آمریکایی علوم و امنیت بین‌المللی، بر پایه گزارش جدید آژانس، نوشت هم‌اکنون ایران پتانسیل ساخت پنج بمب اتمی را دارد. خبرگزاری «رویترز» با مخابره این خبر افزود: پایه این ادعا، وجود این نکته در گزارش آژانس است که ایران در سه ماهه اخیر، تولید اورانیوم با غنای پایین خود را به طور چشمگیری افزایش داده است. ایران نزدیک ۶. ۸ تن اورانیوم با غنای ۳. ۵ درصد تولید کرده که میزانی از آن نیز به غنای بالا‌تر انتقال پیدا کرده است. این میزان، نزدیک ۷۵۰ کیلوگرم، بیش از آن چیزی است که در گزارش ماه فوریه آژانس به آن اشاره شده بود. مؤسسه علوم و امنیت بین‌المللی نیز بر همین اساس گفته که تولید ماهانه ایران حدود سه برابر شده است. این مؤسسه در گزارش خود آورده است: «این حجم کلی اورانیوم با غنای ۳. ۵ درصد، در صورتی که غنی‌سازی آن تا سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح ادامه یابد، برای تولید بیش از پنج بمب هسته‌ای کافی است. پیک نت 7 خرداد

۱۳۹۱ خرداد ۶, شنبه

آیا روز قیامت هم می گوئید کسی مقصر نبود


نامه اعظم طالقانی به اژه ای درباره هاله سحابی و هدی صابر ایجاد شده در: 05/25/2012 - 15:47, به روز شده در: 05/25/2012 - 16:06 در پی ادعای دادستان کل کشور مبنی بر اینکه "هیچ كس در فوت هاله سحابی و هدی صابر مقصر نیست؟"، اعظم طالقانی، فعال ملی – مذهبی، با انتشار نامه ای سرگشاده به این مقام ارشد قضایی، خطاب به وی خاطر نشان کرد که "مطمئناً اگر شهادتها، گزارش ها، فیلم های دوربین ها و مشاهدات نویسندگان مقالات را در یك سال قبل بدون قضاوت یك طرفه مطالعه كرده بودید، اینگونه امروز با این جرات قضاوت نمی كردید." بنا به گزارش های رسیده به جرس، اعظم طالقانی همچنین به غلامحسین محسنی اژه ای این نکته را یادآور می شود که "شهیدان هاله سحابی و هدی رضا زاده صابر پیش از شهادت در سلامتی به سر می بردند و پرونده پزشكی آنان در زندان اوین صحت این موضوع را تایید می كند و شخصاً می توانید این پرونده ها را مطالعه كنید و مطمئن شوید كه هر دو نفر از سلامتی برخوردار بودند." محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه، طی هفته ای که گذشت، در جریان نشست خبری خود درباره آخرین وضعیت پرونده درگذشت زنده یادان هدی صابر و هاله سحابی مدعی شده بود که "بر اساس تحقیقات انجام شده کسی در این مورد مقصر نیست." متن نامه سرگشاده اعظم طالقانی، فعال ملی- مذهبی و مدیر مسئول نشریه توقیف شدۀ «پیام هاجر»، به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم «فَمَن یعمل مِثقَالَ ذرهٍ خَیراً یرَهُ و مَن یعمل مثال مِثقَالَ ذرهٍ شراً یرَهِ» دادستان محترم كل كشور جناب آقای حجت الاسلام محسنی ا‍ژه ای با سلام آیا می توانید در روزی كه مقابل حضرت باری تعالی قرار می گیرید و همه از فرزند و همسر و ارباب خود می گریزند، بگویید: «هیچ كس در فوت هاله سحابی و هدی صابر مقصر نیست؟» مطمئناً اگر شهادتها، گزارش ها، فیلم های دوربین ها و مشاهدات نویسندگان مقالات را در یك سال قبل بدون قضاوت یك طرفه مطالعه كرده بودید اینگونه امروز با این جرات قضاوت نمی كردید؟!! آن چندین هزار نیرویی كه از مجموعه سازمان های مختلف به آنجا اعزام شده بودند چه هدف و ماموریتی داشتند؟ شادروان عزت الله سحابی مردی بود كه در سوابق مبارزاتی او حداقل پانزده سال زندان قبل و بعد از انقلاب دیده می شد. مطمئناً بسیاری از كسانی كه امروزه در جمهوری اسلامی مسئولیت دارند یا در راس امور و تصمیم گیری ها قرار دارند حتی نیمی از آن زندان ها و زجرها را تحمل نكرده اند!! چه نیازی بود برای تشییع جنازه ایشان آنطور كه مشاهده می شد هزاران نفر از مامورین به منطقه لواسان اعزام شوند؟! چه نیازی بود برای این تشییع جنازه هزینه های سنگینی بر دوش ملت گزارده شود؟ شهیدان هاله سحابی و هدی رضا زاده صابر پیش از شهادت در سلامتی به سر می بردند و پرونده پزشكی آنان در زندان اوین صحت این موضوع را تایید می كند. شما شخصاً می توانید این پرونده ها را مطالعه كنید و مطمئن شوید كه هر دو نفر به لحاظ فیزیولو‍ژیكی از سلامتی برخوردار بودند. هاله شب قبل از حادثه تا صبح را برای پدر قرآن قرائت می نمود. او حتی پس از نماز صبح در سلامت برای تهیه صبحانه آماده شد و پس از مهیا كردن ملزومات در حالیكه در گوشه دیگری از منزل پدرش را غسل می دادند از ماموران و تشییع كنندگان برای صرف صبحانه دعوت می كرد. هاله بهنگام تشییع جنازه عكس پدر را در دست گرفته و جلوی تابوت حركت می كرد، هنوز پنجاه قدم از درب منزل دور نشده بود كه ماموران به او حمله ور می شوند و عكس را می گیرند و پاره می كنند در این حال اواعتراض می كند و پس از چند لحظه با رنگ پریده كامل بر زمین می افتد. مامورین حتی به پزشكان حاضر در جمع اجازه نمی دهند كه به او تنفس مصنوعی دهند و با فریاد و خشونت آنان را وادار می كنند هاله را از زمین بردارند. اگر حتی شهادت شاهدان عینی مبنی بر كوفته شدن به پهلوی هاله (احتمالاً گفته می شود «به طحال») را نپذیریم، همان حمله ماموران به دختری كه مدتها در زندان بوده و داغدار است و عكس پدر خود را حمل می كند و وقایعی كه به تبع آن به وجود آمد خود مصداق جرم اتفاق افتاده توسط مامورین را كفایت می كند. نمی توان باور كرد جنابعالی یا قوه قضائیه نمی دانید كه چه كسی مجرم است؟!! از سوی دیگر وقایع اتفاقیه برای هدی رضا زاده صابر هم با توجه به شهادت زندانیان بند ۳۵۰ اوین گویای این موضوع است كه ضرب و شتم موجب تشدید بیماری و در نتیجه شهادت ایشان گردیده است. هدی در بیمارستان، با درد شدید قلبی از پزشكان خواسته بود خواهرش را به او برسانند ولی مامورین اجازه ندادند! آخر سنگدلی و بی رحمی و بی انصافی تا چه حد؟!! اعتقاد به معاد انسان را هر لحظه در مقابل حضرت حق پاسخگو می كند و برای مرگ و رفتن از جامعه بی عدالت و ستم پیشه هر چه بیشتر آماده می سازد و برای زندگان محبت الهی و هدایت طلب می نماید، اما متاسفانه اعتقاد به معاد در جامعه ما شعاری بیش نیست و ما پیوسته شاهد غلبه سیاسی كاریها بر اعتقادات خود می باشیم. دوم خرداد91

۱۳۹۱ خرداد ۴, پنجشنبه

محمد خاتمی: تردید نکنید که اصلاحات دیر یا زود شروع خواهد شد


جمعی از جوانان، فعالان سیاسی، هنرمندان و روزنامه نگاران، در آستانه دوم خرداد با محمد خاتمی دیدار و گفت و گو کردند. دراین دیدار محمد خاتمی نکات مهمی را در ارتباط با ناگزیری اصلاحات در جمهوری اسلامی بطور عام و دورن ریاست جمهوری خویش و برنامه های اصلاحی آن دوره سخن گفت. از جمله نکات زیر: به دوم خرداد نباید به عنوان یک واقعه ای که نظیر آن بارها در انقلاب اسلامی رخ داده است نگریست و درباره شخص و اشخاص سخن گفت، بلکه دوم خرداد را باید به عنوان تجلی اراده و خواست تاریخی مردم دید. در دوم خرداد حادثه ای غیرمترقبه رخ داد که عامل اصلی آن مردم بودند. به عبارت دیگر خواست تاریخی مردم و امید به تحقق آن دوم خرداد را رقم زد، نه این که ملت فقط یک تفنن سیاسی کرده باشد. ادعای من این است که دوم خرداد حاصل مواجهه دو دیدگاه، دو طرز تلقی از انقلاب و جمهوری اسلامی و دو تشخیص اولویت و دو نقطه نظر درباره مصالح و امنیتی ملی و جایگاه مردم نسبت به قدرت بود و کسانی که رأی داده اند یا اغلب آنان، توجه به این اختلاف دیدگاه و نظر داشتند. در همین جا بگویم که من احترام زیادی برای جناب آقای ناطق نوری قائلم. ایشان از چهره های ارزنده و با سابقه و روشن بین و خیرخواه هستند. وقتی می گویم دو دیدگاه به هیچ وجه در صدد نفی و حتی نقد دیدگاه های شخصیت عزیزی چون آقای ناطق نوری نیستم، ولی در جریان انتخابات به حق یا ناحق هر کدام از نامزدها به عنوان نماینده دیدگاه و رویکردی خاص معرفی شدند و ادعای من این است که رأی مردم بیش از آن که به شخص باشد به دیدگاه تعلق گرفت. فکر و شخصی در جریان انتخابات پیروز شد که شعارهایی متفاوت و رویکردی خلاف آنچه جریان داشت مطرح کرد و با این که جز در میان بخشی از نخبگان و خواص در میان توده مردم چندان شناخته شده نبود یا کمتر شناخته شده بود در مدت دو سه ماه با حضور در میان مردم و طرح رویکردها و دیدگاه های خود مورد استقبال غیرمترقبه قرار گرفت و سکان اجرایی کشور به دست او سپرده شد. بعد از دوم خرداد ادعا شد که مردم از همه چیز راضی بودند، جز از مدیریت موجود و اوضاع اقتصادی و در واقع مردم رأی به تغییر شیوه مدیریت و بخصوص در بخش اقتصادی داده اند! ولی این ادعا باطل است، زیرا در جریان انتخابات معلوم شد که من به دولت و ریاست دولت وقت نزدیک ترم تا رقبای من و تازه اگر مشکلات فقط اقتصادی بود که دیگران بیشتر شعار اقتصادی داده بودند و راه کارهای حل آن را نیز بیان می کردند. استقبال نخبگان و تحصیل کرده ها و بخش مهمی از طبقه متوسط جامعه قطعا نشان از همدلی و همراهی آنان با شعارهایی دارد که در جریان انتخابات هفتم ریاست جمهوری شنیدند و توده های مردم هم بدون تردید فطرت و ذهن تاریخیشان خواستار آزادی، استقلال و پیشرفت بود. وقتی شعار مردم سالاری سازگار با دین، جامعه مدنی، آزادی های اساسی و در کنار آن پیشرفت همگام با عدالت و اخلاق و معنویت داده شد این احساس پدید آمد که بسیاری از دردها ممکن است درمان شود یا کاهش یابد. مردم خواستار تغییر بودند و تغییر مورد نظر اصلاح سیاست ها و روشها در درون نظام بود،‌ بخصوص که از شعارهای عمده قانون گرایی و بخصوص استقرار کامل و درست قانون اساسی بود. به هر حال اصلاحات با توجه به پیشینه روشنش در ایران دوباره هم مطرح شد و مورد اقبال قرار گرفت، منتهی از درون و بیرون جریانی را که مردم روی کار آورده بودند با مشکلاتی روبرو شد و موانعی بر سر راه تداوم آن پدید آمد که به نظر من یک درد مزمن تاریخی یعنی استبداد زدگی دیرپا در کشور و تاریخ ما چنان است که به محض این که فضا باز می شود با غلبه احساسات بر عقلانیت فضای آزاد به میدان ستیز میان جناح های مختلف که در جنبه سلبی مشترک و در جنبه ایجابی اختلاف دارند یا دچار سوء تفاهمات فراوان اند می شود، چنان که بعد از مشروطیت، بعد ازشهریور ۲۰ و حتی بعد از انقلاب شاهد آن بوده ایم که حتی در مواردی به درگیری های خونین نیز انجامیده است. نمی شود اصلاحات را پذیرفت ولی همه چیز و همه کس و حتی نظام را زیر سؤال برد. از سوی دیگر برخورد شعاری صرف با امور که فقط می توانست توقعات را بالا ببرد بی آن که امکان برآوردن آن باشد یا اصلا سبب پدید آمدن توقعات بی جا شود نیز مزید بر علت شد و بخش مهمی از جامعه متدین و بسیاری از مسؤولان را نیز نگران کرد و مهم تر این که این نابسامانی زمینه ساز یک جنگ روانی از سوی اقتدارگرایان و افراطیون شد تا در ذهن جامعه چهره ای دگرگون از اصلاحات را القاء کنند و نیز بهانه ای باشد در دست کسانی که با آمدن اصلاحات احساس غبن می کردند تا با اصل اصلاحات برخورد کنند و تصمیم گرفته شد تا ساز و کاری تعبیه شود برای بازگرداندن راه و رسمی که مردم به آن نه گفته بودند و حذف جریان اصلاحات از صحنه قدرت. این جریان ما را به یاد داستان زمان مرحوم دکتر مصدق می اندازد و لازمه آزادی خواهی مصدق این بود که احزاب و گروه ها بگویند و بنویسند و فعال باشند و از جمله حزب توده که شاید بیشترین حملاتش هم لااقل در برهه ای از زمان متوجه دولت و دکتر مصدق بود، ولی بدخواهان و طرفداران استبداد و استعمار فریاد برآوردند که مصدق کمونیست ها را تقویت می کند و ایران و اسلام در خطر است و این ادعای واهی بود که متأسفانه در خیلی از مردم عادی و حتی رهبران دینی مؤثر افتاد و سبب خالی کردن پشت مصدق شد. در این دوره نیز بعضی بداخلاقی ها و مطلبی که شاید خود گویندگان آن هم اصراری نداشتند که اصلاح طلب نامیده شوند به نام اصلاحات بیان شد و یک جریان افراطی و تندرو و یک بعدی نگر که حیاتش در ایجاد چالش های سیاسی و دروغ پردازی و جنگ روانی است و فقط به حذف می اندیشد با هیاهو و مغالطه فراوان این مطالب را به حساب اصلاحات گذاشت و همه اصلاح طلبان را نیز دارای چنین بینش و گرایشی به حساب آورد و حتی بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری (22 خرداد 88) که مردم واقعا رفتار مدنی و بی خشونت و با رعایت ادب و موازین مردم سالاری داشتند و به علت رفتار نادرست عده ای ساختار شکن که نسبتی هم با مردم معترض نداشتند متهم کردند که ساختار شکن اند، ضد امام حسین و ضد امام خمینی و آلت دست اجانب هستند. به هر حال لازمه آزادی بروز سخن ها و مواضع متفاوت است، ولی ما در این که حساب اصلاحات واقعی را از بسیاری از حرف و سخن ها و رفتارهای نادرست مجزا کنیم چندان موفق نبودیم و طرف مقابل هم در جنگ روانی و سفسطه و تلاش برای حذف رقیب توفیق هایی داشت و اصلاحات و بیش از آن مردم آسیب دیدند. بیرون کردن امور از دست رویکرد اصلاح طلب به هیچ وجه به معنی پیروزی طرف مقابل نیست. زیرا پیروزی واقعی در حرکت و اداره کشور بر اراده آزاد مردم و اقناع آنان است. تردید نکنیم که دیر یا زود باید به آن برگشت و در غیر این صورت جامعه با تلاطم ها و زیان های بزرگ مواجه خواهد بود. گرچه هیچ گاه نباید نومید شد، چنان که ملت ما در تمام این دوران بلند نومید نشده است و انتظار بوده است که شاهد تحول در رویکردهای جاری، بخصوص حبس و حصرها و ایجاد محدودیت ها بر خلاف قانون اساسی و روح انقلاب باشیم تا جامعه بار دیگر نشاط لازم را در جهت ساختن کشور، رسیدن به هدف های بلندی که انقلاب داشت و استقرار همه جانبه جمهوری اسلامی به معنی واقعی کلمه با حضور همه نیروها و سرمایه ها باشیم و امیدوارم چنین شود، ولی با تأسف این روزها خلاف آن را می بینیم. تشدید فشار روی زندانیان سیاسی، تنگ تر کردن دامنه حصر و بازداشت ها و احکام جدید بخصوص نسبت به بانوان که گرفتاری آنان آسیب بیشتری به خانواده و جامعه می زند. پیک نت 2خـــــرداد فروردین

پس از 7 سال شعار و تهدید ج. اسلامی امضای پادمان اتمی دستآورد غرب از تحریم هاست!


خبرگزاری های جهان، بی اعتناء به ادعاهای تبلیغاتی روزنامه های حکومتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی، پیرامون نتایج سفر مدیر کل آژانس انرژی اتمی به ایران که از سفر به تهران بازگشته، نوشتند که جمهوری اسلامی گام های بلندی به عقب برداشته است. مدیرکل آژانس نیز ابراز امیدواری کرد که در اجلاس 1+5 نتایجی بدست آید که منجر به امضای یک تواقفنامه اتمی میان ایران و آژانس شود. با آن که وی نامی از امضای "پادمان" نبرد، اما ظاهرا اشاره اش به همین مسئله بود. با امضای این پادمان بازرسان آژانس اجازه خواهند داشت در هر فرصت و زمانی، سر زده به ایران سفر کرده و از تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی بازدید کنند. در برابر این عقب نشینی اتمی، آنچه فعلا جمهوری اسلامی بدست می آورد، جلوگیری از تحریم های تازه و همچنین جلوگیری از تحریم نفت ایران است. حتی علیرغم این عقب نشینی، تحریم بانک مرکزی نیز قرار نیست لغو شود. همچنان که دیگر تحریم ها تا بازرسی کامل بازرسان انرژی اتمی، پس از امضای "پادمان" و بررسی گزارش های آن برقرار خواهد ماند! بدین ترتیب، آن ورق پاره ای که احمدی نژاد 7 سال پیش آن را به تمسخر گرفت و آن ادعای رهبر جمهوری اسلامی که "تحریم ها ما را قدرتمند تر می کند"، همگی به بایگانی یکی از سیاه ترین دوران های رهبری آقای خامنه ای منتقل خواهد شد. حتی اگر این شایعه که خامنه ای وضع جسمی مناسبی ندارد و عقب نشینی اتمی را به این امید قبول کرده که مملکت تا او زنده است به سمت انفجار کور نرود نیز تاثیری در اصل مسئله نمی دهد. حتی این شایعه که این عقب نشینی هم یک تاکتیک برای خرید فرصت است نیز اهمیتی ندارد. او باید پاسخ 7 سال سرکوب و سانسور و تهدید های نظامی، کودتا و پر کردن زندان ها و دوختن دهان ها را بدهد. جام را هم اگر سرکشیده باشد، حالا باید دیگران فکری به حال 7 سال ویرانی بکنند! پیک نت 3خـــــرداد فروردین

۱۳۹۱ خرداد ۱, دوشنبه

عواقب عقب نشینی و یا ایستادگی اتمی آمانو رفت به ایران تا حرف آخر را از خامنه ای بشنود


سفر ناگهانی مدیرکل آژانس انرژی اتمی به ایران (دیشب) که در آستانه دور تازه مذاکرات اتمی میان جمهوری اسلامی و گروه 1+5 صورت گرفت و همچنین اجلاس مهم سران گروه 8 مرکب از کشورهای بزرگ سرمایه داری جهان و متعاقب آن، اجلاس گسترده ناتو که هر دو امریکا انجام شد، همگی در پیوند با هم قرار دارند. آنچه که کتمان ناپذیر است، اینست که در جریان مذاکرات هفته گذشته در پایتخت اطریش "وین" بی نتیجه بوده است. یعنی آنها که برای مذاکره از ایران اعزام می شوند صاحب اختیار نیستند و در میانه راه مذاکرات در می مانند زیرا باید از بیت رهبری کسب تکلیف کنند. به همین دلیل دبیرکل آژانس انرژی اتمی خود راهی ایران شد تا آخرین حرف و نظر را از دهان خامنه ای بشنود. یا عقب نشینی مطابق برنامه ای که 1+5 می خواهد و می گوید و یا پذیرش تحریم های گسترده تر و احتمالا اقدامات عملی متعاقب آن. مدیرکل آژانس انرژی اتمی دیشب به ایران رفت تا مستقیما نظر خامنه ای را از دهان او بشنود و نتیجه سفرش را به سران ناتو و گروه 8 اطلاع بدهد. گفته می شود که او اسناد و عکس هائی را با خود به ایران برده که مطابق آن ها، جمهوری اسلامی یک اتاق ویژه آزمایش های انفجار اتمی ساخته و در آن انفجارهائی آزمایش شده است. آمانو جزئیات این اتاق را می خواهد بداند. اگر چنین مراکزی وجود داشته باشد، آنگاه دو حالت پیش می آید: 1- اگر تائید شود، باید تحویل داده شود. 2- اگر تائید نشود و یا حاضر به گشودن درها نشوند، آنگاه گزارش نهائی آژانس متکی به تولید سلاح اتمی در ایران خواهد بود. این همان دو پاسخی است که آمانو می خواهد پاسخ آن را به سرانی که در امریکا جمع اند گزارش بدهد. آقای خامنه ای راهی را پیموده که اکنون با بن بست روبروست و در ادامه سیاست اتمی و نظامی خود در شرایطی قرار گرفته که اگر عقب نشینی کند با سیل سئوال و انتقادهای شدید در حاکمیت روبرو خواهد بود، زیرا سیاست اتمی و نظامی او مملکت را به چنین ورطه خطرناکی کشانده است. واریز نیرو در سپاه و طرفداران شعارهای اتمی نیز کم نخواهد بود. از سوی دیگر، اگر عقب نشینی نکند، با خطرات بسیار جدی تری ایران را روبرو کرده است. خطری که با تحریم گسترده نفت ایران بلافاصله شروع خواهد شد. دوران سیاست اتمی نشستن میان دو صندلی نیز ظاهرا پایان یافته است. پیک نت 1خـــــرداد فروردین

۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۱, یکشنبه

از بیماریهای مشترک میان انسان و دام شیوع "تب کنگوئی" در مشهد براثر واردات گوشت آلوده


بدنبال انتشار خبر شیوع "تب گنگوئی" در مشهد که در پیک نت و به نقل از یک گزارش دریافتی منتشر شده بود، روز گذشته گزارش دیگری همراه با یک قطعه عکس بدست ما رسید. در گزارش تازه تاکید شده که این تب از طریق گوشت آلوده وارد مشهد شده و علائم آن تب ، سردرد، بی حالی، کبودی بدن، خون ریزی گوش، چشم و بینی هست. در بیمارستان امام رضا گفته شد بیماران تب کنگوئی که به این بیمارستان منتقل شده اند عموما خارج از خانه غذهای گوشتی و یا کباب جگر خورده اند. حتی تعدادی از پرستاران این بیمارستان نیز خود گرفتار تب کنگوئی شده اند. پیک نت در شماره 21 اردیبهشت ماه خود به نقل از یک گزارش دریافتی نوشت: نمونه هائی از بیماری "تب کریمه" کنگو در خراسان دیده شده است. تاکنون در بیرجند یک کارگر کشتارگاه شهر که بصورت مستقیم در کار ذبح بوده به این بیماری مبتلا شده و جان باخته است. تمامی علایم ابتلا به بیماری تب کریمه کنگو نمایان بوده، از جمله خونریزی های شدید از نقاط مختلف بدن که در نهایت طی دو روز جان باخته است. سال گذشته 9 نفر بر اثر این بیماری در ایران جان باختند. مقامات محلی اعلام کرده اند که این بیماری بومی نیست و از استانهای همجوار وارد خراسان جنوبی شده است. اگر این سخن جدی باشد، باید دید در سیستان نشانه های این بیماری یافت شده یا نه. تب کریمه کنگو ویروسی است و از انواع بیماری های مشترک بین انسان و دام است. پیک نت 31 اردیبهشت

پول بی زبان، در جیب ژنرال های دلال شده سپاه


برآورد مجموع ارقام پروژه های قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه ممکن نیست. اما می توان آن را بالغ بر دهها میلیارد دلار برای هر سال تخمین زد که بخش عمده ای از فعالیت های عمرانی کشور را به نوعی در تیول این قرارگاه و در مشت فرماندهان آن قرار داده است. ناگفته پیداست که پول هنگفت در دست یک نهاد نظامی، چه تبعات تلخی در عرصه های سیاسی و امنیتی دارد. در عرصه اقتصادی انحصارات و اعتبارات قراراه نظامی- اقتصادی خاتم الانبیاء باعث شده که بخش قابل توجهی از فعالان بخش خصوصی، خود را ناگزیر از رفتن به زیر چتر قرارگاه خاتم ببینند و برای نجات خود در شرایط بحرانی اقتصاد کشور، ریزه خوار خان سپاه شوند. فرمانده فعلی قرارگاه خاتم الانبیاء اعلام کرد: "بیش از ۷۰ درصد پروژه های قرارگاه توسط بخش خصوصی انجام می شود." و این یعنی اعتراف به اینکه قرارگاه خاتم الانبیاء برخلاف ادعای سازندگی و خودکفایی و … در واقع در اکثر موارد در پروژه های بزرگ و نجومی، تنها نقش “دلال” را دارد و با استفاده از امتیاز بهره مندی از ابزارهای امنیتی و نظامی واسطه واگذاری قراردادهای دولتی است و در نهایت از این میان، پول هنگفتی از بودجه کشور را به جیب می زند. وبسایت کلمه، گزارش مشروحی از فعالیت های اقتصادی سپاه منتشر کرده است. این گزارش چنان مشروح و طولانی است که بیم آن می رود، کسانی که بصورت تخصصی اینگونه اخبار و گزارش ها را دنبال نمی کنند، از قید خواندن آن خود را رها کنند. بویژه که این گزارش بسیار فنی و اداری و حتی گاه بصورت قصه تنظیم شده است. ما سعی کردیم از این گزارش خلاصه را تهیه کنیم که در زیر می خوانید: 1- اخیرا، پروژه ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ میلیارد تومانی شیرین سازی و انتقال آب دریای خزر بدون مناقصه به قرارگاه خاتم الانبیاء واگذار شده است. معاون وزیر نیرو دراین زمینه به خبرنگاران که می خواستند بدانند چرا این قرار داده بدون مناقصه به سپاه داده شده گفت: این تش خیص ما بود. واگذاری پروژه ها به من و شما ارتباطی ندارد. دولت این‌طور تصمیم گرفته است. واگذاری پروژه قطار شهری تهران – دماوند 2- پروژه سد "راین" یا "سد خاتم الانبیاء" در استان کرمان، که اخیرا شکست و ۱۷ میلیارد ریال خسارت به بار آورد نیز متعلق به سپاه اعلام شد. این سد قبل از افتتاح شکست. 3- یک حادثه در تهران نیز گوشه دیگری از پرده را بالا زد. یعنی آب گرفتگی متروی تهران. در جریان این آب گرفتگی نیز فاش شد دیواره های پیش ساخته مسیل آب و تونل انتقال آب بین تهران و کرج نیز از شاهکارهای قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه بوده است. بدین ترتیب متهم اصلی حادثه متروی تهران سپاه بود که کسی زورش به آن نرسید تا پرونده آن را بگشاید. حادثه ای که دهها میلیارد تومان خسارت به بار آورد. 4- پس از ریزش داربست های بخش شمالی گنبد و مناره های مصلای تهران که همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب (نخستین خبر که از محل حادثه به پیک نت رسیده و منتشر شد، حکایت از آن داشت که در جریان بازدید خامنه ای از نمایشگاه و مصلا، اندک زمانی پس از خروج وی از محوطه این حادثه روی داد!) اتفاق افتاد، مشخص شد که این پروژه نیز از شاهکارهای قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه بوده است. گزارش نویس کلمه با ذکر این نمونه ها ابتدا می پرسد: مجموع رقم قراردادهای دولتی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء چقدر است؟ این سوالی است که می توان مطمئن بود هیچ وقت مسئولان این قرارگاه به آن پاسخ نخواهند داد. و سپس شرح از فعالیت های اقتصادی سپاه میدهد که در بخش هائی از آن آمده است: تعدادی از پروژه هایی که قرارگاه خاتم الانبیاء در دست اجرا دارد و فهرست آنها به طور رسمی در وب سایت این قرارگاه اعلام شده، بدین شرح است: طراحی نهایی و عملیات برداشت داده های لرزه نگاری سه بعدی میدان نفتی بندکرخه، اجرای عملیات لرزه نگاری دو بعدی و سه بعدی در منطقه میدان نفتی آزادگان شمالی، انجام عملیات لرزه نگاری سه بعدی در منطقه تیماب؛ طراحی، ساخت و نصب مخازن ذخیره فرآورده های نفتی در شهرهای تبریز، همدان، اهواز، یاسوج؛ احداث مخازن سوخت ۳۲۰۰۰ متر مکعبی در نیروگاه شهید سلیمی نکا؛ طراحی، ساخت و نصب مخازن LNG و LPG در بندر تمبک عسلویه؛ ۲۳ دستگاه مخزن ذخیره فرآورده های نفتی به ظرفیت ۴۲۴۰۰۰ متر مکعب در ۱۱ شهر کشور؛ انبار نفت ماهشهر و نهایتا ۶ دستگاه مخزن ۰۰۰ / ۱۰۰ بشکه ای پالایشگاه اصفهان؛ تعمیرات اساسی و بهینه سازی سکوهای نفتی نصر، نصرت و ایلام در خلیج فارس؛ طرح ساماندهی بندر صادراتی ماهشهر؛ آب رسانی از سد تنظیمی کرخه به دشت آزادگان و شهرهای مرکزی استان خوزستان؛ خطوط انتقال آب از سد تالوار تا شهر همدان، از سد گاوشان به شهر کرمانشاه؛ احداث خط دوم آبرسانی به تبریز؛ خط انتقال آب شیراز از سد درودزن و آب زاینده رود به یزد؛ دهها پروژه در حوزه صنایع معدنی؛ سدهای گتوند، رودبار لرستان، کوچری، هایقر، سومار، سیلوه، صفا، پلرود، آزادی، لیلان چای، کلقان چای، چراغ ویس، ایوشان و نرگسی؛ فاز ۲ طرح توسعه مجتمع بندری شهید رجایی، بندر خدماتی تمبک – فاز ۱۲ پارس جنوبی، توسعه بندر شهید بهشتی چابهار، بندر LNG، شبکه جامع ارتباطی خلیج فارس، حوض های خشک مجتمع کشتی سازی خلیج فارس، استحصال زمین در مجتمع پتروشیمی عسلویه، موج شکن شرقی مجتمع بندری کاسپین انزلی وطرح توسعه اراضی شرقی بندر نوشهر؛ خط ۷ متروی تهران، خط ۲ قطار شهری مشهد، اجرای عملیات انتقال خط آهن تهران – تبریز به زیر زمین در منطقه ۱۷ و ۱۸ تهران، تونل صدر ـ نیایش بخش شرقی، قطعه ۲ تونل انتقال آب سد تنظیمی کرج به تهران، تونل انتقال آب زاینده رود به کاشان، تونل انتقال آب کانی سیب، تونل کمکی فاضلاب ابوذر، سامانه انتقال آب سبز کوه به چغاخور، تونل انحراف سد بختیاری و اجرای عملیات تونل های کوهسار مهدی و فضیلت؛ زیرسازی قطعه اول راه آهن سریع السیر قم – اصفهان، قطعه ۳ محور پاتاوه دهدشتباند دوم محور ماهشهر- آبادان، زیرسازی قطعه ۴ راه آهن میانه – اردبیل، زیرسازی قطعه سوم راه‌آهن همدان- سنندج، قطعه دوم باند دوم محور گناباد – قائن، احداث باند دوم محور شیراز – دشت ارژن و احداث بزرگراه زابل – دوست محمد؛ شبکه آبیاری و زهکشی دشت قره ضیاءالدین، اجرای کانال اصلی انتقال آب سد گاران به مریوان، شبکه آبیاری و زهکشی دویرج و بازسازی سد انحرافی و کانال انتقال آب چالوس، قطعه دوم؛ ساخت ایوان مرکزی و شبستانهای مصلی امام خمینی(ره)، طراحی واجرای پروژه افزایش ظرفیت بزرگراه صدر، احداث تقاطع های ادامه بزرگراه رسالت با جاده قدیم کرج (کاروانسرای سنگی)، اجرای تقاطع غیر همسطح رسالت با آزادراه کمربندی غرب تهران، اجرای تقاطع غیر همسطح بزرگراه همت با بزرگراه آزادگان و اجرای اتصال اتوبان شمالی به جنوبی و تقاطع های غیر همسطح شهر تبریز. نویسنده گزارش، سپس روی فعالیت های تازه سپاه در بخش نفت و گاز و پتروشیمی متمرکز شده و می نویسد: سپرده شدن “حق واگذاری و اجرای طرح‌های مربوط به اکتشاف، توسعه، تولید، تعمیر و نگهداشت میادین مشترک نفت و گاز” به وزیر نفت در دوره وزارت سردار قاسمی، کار را برای قرارگاه خاتم الانبیا بسیار راحت تر از قبل کرد و بدین ترتیب در یک سال گذشته چندین پروژه بزرگ نفتی و گازی به این قرارگاه واگذار شده که برای نمونه می توان به طرح ۵۰۰ میلیارد تومانی ساخت یک خط لوله انتقال نفت، ساخت خط لوله پتروشیمی اتیلن مرکز به قرارگاه خاتم الانبیا به ارزش تقریبی حدود ۵٠٠ میلیارد تومان، ساخت دو خط لوله انتقال نفت و فرآورده نفتی در مجموع به طول یک‌هزار و یک‌صد کیلومتر و به ارزش تقریبی ۱.٣ میلیارد دلار، طرح توسعه بندر نفتی ماهشهر و ساخت مخازن جدید فرآورده نفتی، قرارداد ساخت خط لوله صادرات گاز ایران به اروپا به ارزش تقریبی یک میلیارد و ٣٠٠ میلیون دلار، اجرای هفت هزار و ۵٠٠ کیلومتر خطوط لوله جدید انتقال نفت و گاز در بخشهای مختلف کشور، ساخت فاز دوم خط لوله هفتم سراسری (خط لوله گاز پاکستان) و ادامه خط لوله ششم سراسری (خط لوله جدید گاز اروپا) به ارزش تقریبی ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون دلار و … اشاره کرد و طبعا اکثر این قراردادها نیز به صورت ترک تشریفات مناقصه واگذار شده است. در فهرست منتشر شده در وب سایت این قرارگاه، همچنین هیچ اشاره ای به پروژه هایی مثل انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران، سد بختیاری که از آن با عنوان بلندترین سد بتنی جهان یاد شده، و نیز پروژه بزرگ ساخت مخازن زیرزمینی نفت که با ادعای مقابله با تحریم ها مطرح شده است، دیده نمی شود. همچنین مشخص نیست رقم ۲۵ میلیارد دلاری که سال قبل از سوی معاون وزیر نفت به عنوان “پروژه‌های نفتی که تاکنون به سپاه واگذار شده” اعلام شده بود، مربوط به چه بازه زمانی است و باز مشخص نیست که این رقم از آن زمان، که مصادف با آغاز حضور رستم قاسمی در وزارت نفت بود، تا امروز چند برابر شده است. برآورد مجموع ارقام پروژه های قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه ممکن نیست. اما به طور تخمینی می توان از بودجه بالغ بر دهها میلیارد دلار برای هر سال سخن گفت که بخش عمده ای از فعالیت های عمرانی کشور را به نوعی در تیول این قرارگاه و در مشت فرماندهان آن قرار داده است. ناگفته پیداست که تجمیع این حجم هنگفت بودجه در دست یک نهاد نظامی، چه تبعات تلخی در عرصه های سیاسی و امنیتی خواهد داشت. اما حتی در همان عرصه اقتصادی نیز انحصارات و اعتبارات قراراه نظامی- اقتصادی خاتم الانبیاء باعث شده که بخش قابل توجهی از فعالان بخش خصوصی، خود را ناگزیر از رفتن به زیر چتر قرارگاه خاتم ببینند و برای نجات خود در شرایط بحرانی اقتصاد کشور، ریزه خوار خان سپاه شوند. آنطور که فرمانده فعلی قرارگاه خاتم اعلام کرده، “بیش از ۷۰ درصد پروژه های قرارگاه توسط بخش خصوصی انجام می شود.” اما همین، یعنی اعتراف به اینکه قرارگاه خاتم الانبیاء برخلاف ادعای مبنی بر سازندگی و خودکفایی و … در واقع در اکثر موارد در این پروژه های بزرگ و نجومی، تنها نقش “دلالی” دارد و خود را – قاعدتا با استفاده از امتیاز بهره مندی از ابزارهای امنیتی و نظامی – واسطه واگذاری قراردادهای دولتی قرار می دهد و در نهایت از این میان، پول هنگفتی از بودجه کشور به جیب می زند. پیک نت 30 اردیبهشت

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۷, چهارشنبه

:: «عربستان در پی بلعیدن کشورهای حاشیه ای خلیج فارس است»


علی فرهمند / پرده های بعدی “پروژه ایران زدایی از خلیج فارس ” یکی پس از دیگری بالا می رود. بنا به اطلاع وزیر امور اطلاع رسانی بحرین قرار است عربستان سعودی و بحرین اتحاد سیاسی کشورهای خود را در جلسه سران شورای همکاری خلیج فارس دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه اعلام کنند خبرگزاری رویترز هدف از این اقدام را نزدیک‌تر کردن شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به یکدیگر به منظور مقابله با ایران و القاعده در منطقه خوانده است. تحلیل رویتر از اهداف این اتحاد کاملا مطابق با اسناد چگونگی پیدایش تفکر اتحاد سیاسی اعراب است. تفکری که انگلیس در راستای ایران زدایی از خلیج فارس و به منظور مقابله با نفوذ ایران در منطقه خلیج فارس طراح و بنیانگذار آن بوده است. در نخستین گام نیز با ایجاد کنگره هایی در این راستا در نهایت مخلوقی به نام امارات متحد عربی را پدید آورد. به عنوان نمونه در گزارش محرمانه سفارت ایران در بغداد مورخه ۹/۱۱/۱۳۰۹ به وزارت امورخارجه آمده بود: « در این اواخر انگلیسیها درصدد برآمده اند از امارات عربی ساحل خلیج فارس که شامل شارجه – دوبی – بوظبی و شاید بحرین و کویت هم باشد یک حکومت عربی وسیع که ظاهراً تحت حمایت و سیادت امام مسقط و با طناً در تحت حمایت مستقیم خودشان بوده باشد ،تشکیل بدهند و به این ترتیب مقصود خود را در دنیا نشر می دهند و حال آنکه مطابق اطلاع صحیح که حاصل شده است ،اصلاً چنین فکری در دماغ اعراب آن حدود نبوده و بلکه مخالف با چنین اتحادی نیز می باشند…» نگاهی اجمالی به رخدادهای روزهای اخیر در خلیج فارس به خوبی بر ملا کننده فعال شدن دوباره پروژه ایران زدایی از خلیج فارس می باشد. آنچه که مسلم است اگر کارگردانان و طراحان انگلیسی پروژه ایران زدایی از خلیج فارس دستور مستقیمی به سران عربستان و بحرین برای این اتحاد صادر نکرده باشند ، بدون شک بی کسب اجازه از ایشان نیز شیوخ عرب منطقه مبادرت به چنین اقدامی نخواهند کرد و چراغ سبز لازم دریافت شده است. اینجاست که باید به پروژه پردازانی که یک روز طالبان را طراحی و روز دیگر صدام حسین را پشتیبانی می کنند ، هزینه های بعدی را که خود ایشان و جامعه بشری از افسارگسیختگی دست پروردگانشان متحمل شد یادآوری نمود تا شاید به خود آمده و عاقبت اندیشی نمایند . به راستی باز گذاردن دست عربستان بنیادگرا و طالبان پرور در بلعیدن کشورهای حاشیه ای منطقه فوق استراتژیک خلیج فارس چه هزینه های بعدی و تبعات ناگواری را برای جامعه جهانی به دنبال خواهد داشت؟...

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۵, دوشنبه

دیدار جلیلی با نخست وزیر سابق فرانسه وحشت مقامات ج. اسلامی از شکست مذاکرات در بغداد


بدنبال انتشار آخرین مقاله گاردین – چاپ انگلستان- درباره آینده ناامید کنننده مذاکرات اتمی با جمهوری اسلامی، روز گذشته دبیر شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی "جلیلی" در دیدار با نخست وزیر پیشین فرانسه، نگران از شکست مذاکرات در بغداد و ادامه تحریم ها گفت: زمان براي راهبرد فشار به پايان رسيده است. هرگونه اشتباه محاسباتي غرب مانع موفقيت گفت‌وگوها خواهد بود. در بغداد منتظر اقدام براي جلب اعتماد ملت ايران هستيم. ميشل روكار، نخست‌وزير پيشين فرانسه نيز در مقابل گفت: مذاكرات استانبول يك گام مثبت به پيش بود و ما امیدوارم در مذاکرات بغداد تفاهم‌های حاصل شده در استانبول ادامه یابد. چنین تفاهمی به نفع همه و از جمله فرانسه است. (خبر روز گذشته پیک نت؛ در همین ارتباط که عنوان اصلی شماره دیروز بود را می توانید از اینجا بخوانید.) پیک نت 21 اردیبهشت

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۳, شنبه

آیت الله خوئینی ها: آن نامی که از آیت الله جنتی در این دنیا باقی خواهد ماند!


سایت انتخاب، در حاشیه انتخابات مجلس نهم، به نقل از آیت موسویخوئینیها، دادستان و نایب رئیس مجلس در زمان آیت الله خمینی نوشت که وی در وبسایت خود در پاسخ به این سوال که «اگر به فرض آقای جنتی برای مانور سیاسی و پر رنگ جلوه دادن انتخابات پیش رو، صلاحیت تعدادی از کاندیداهای اصلاحطلب را تایید کند، انوقت نظرتان چیست؟» نوشت: ما طرفدار اصلاحاتیم واصلاحات یک امر تدریجی است و به صبر وحوصله وبردباری نیاز دارد. مسئله اصلاحات فراتر از قضیه انتخابات است که چند نفر از اصلاح طلبان به مجلس بروند یا نروند، نه با رفتنشان به اصلاحات ضربه می خورد و نه با نرفتنشان اصلاحات به جلو می رود. تأیید آیت الله جنتی وحتی اگر نامه فدایت شوم هم برای اصلاح طلبان بنویسند دیگر نتیجهای ندارد چون فرصت برای شرکت در انتخابات تمام شده است . البته من میدانم که دامن آقای جنتی منزّه است از این که اصلاح طلبان را برای ورود به مجلس و حتی برای ورود به بهشت تآیید بفرمایند. برای انبساط خاطر جناب جنتی ضرب المثل جدیدی شنیده ام که خدمت دائم الوجودشان عرض میکنم: دو چیز در این دنیا باقی میماند. یکی نام نیک، و دیگری آیت الله جنتی. پیک نت 23 اردیبهشت

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۰, چهارشنبه

نتایج خیابانی انتخابات در شهر "دورود"!


با سلام- هنوز شمارش آراء دور دوم انتخابات مجلس نهم در تمامی صندوق های رای در شهر "دورود" پایان نیافته بود كه مقابل فرمانداری طرفداران عصبانی بازنده انتخابات که می گفتند از باند مشائی معاون احمدی نژاد است با چماق و سنگ به فرمانداری حمله کردند. طرفداران بازنده انتخابات که با مقاومت نیروی انتظامی روبرو شده بودند به سمت شهر حرکت کردند. از ابتدای بلوار 60 متری شروع به تخریب مغازه ها و ماشین ها و ضرب و شتم مردم عادی کردند و چند زن را جلوی چشم مردم کتک زدند و حتی لباس آنها را پاره کردند. آنها به سمت بلوار معلم و كوی الغدیر و مقداری از بلوار صنعت و هشتصد دستگاه و خیابان شهدای كارگر رفته و هر چه در مسیر راه بود را خرد کردند. اتومبیل، مغازه و ... نكته جالب اینكه در طی این مسیر كه به 5 كیلومتر میرسد حتی یك مامور انتظامی، یا سپاهی و یا بسیجی جلوی آنها را نگرفت. جالبتر این كه شیشه های پاسگاه شماره 11 كه در مسیر بوده توسط مهاجمین خرد شد . از شب شنبه تا ساعت 5 بامداد روز بعد شهر در اختیار آشوبگران اصولگرا بود و هر چه خواستند كردند. اولین نیروی دولتی كه در خیابان ظاهر شد ماموران نظافت شهر ازنا بود كه امدند تا چهره شهر را از اثار وحشیگیری اصوالگرایان پاك كنند. تا امروز دوشنبه حتی یك مسئول دولتی اعم از فرماندار یا استانداری، قضائی و یا امنیتی كوچكترین واكنشی به حادثه نشان نداده اند و روزنامه ها نیز خبر را منتشر نکرده اند. البته گفته می شود کاندیدای شکست خورده، یعنی "گودرزی" و جمعی از سران مهاجمین بازداشت شده اند. پیک نت 19 اردیبهشت

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۸, دوشنبه

:: بیانیه بیش از سیصد و پنجاه کنشگر حقوق زنان و حقوق بشر: خواسته ما آزادی فوری و بی‌قید و شرط نرگس محمدی است


جمعی از فعالان حقوق زنان، فعالان حقوق بشر و نیز فعالان اجتماعی و سیاسی با اعتراض شدید به بازداشت نرگس محمدی طی بیانیه‌ای خواستار آزادی او شدند. در این بیانیه که به امضای بیش از سیصد و پنجاه کنشگر رسیده است است آمده:« محکومیت ناعادلانه درحالی به این زن شجاع مدافع حقوق بشر وارد شد، که او پیش از این، در پی اتهام‌های واهی “اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و تبلیغ علیه نظام” به طور غیر قانونی بازداشت ، در شرایط غیر قانونی نگهداری و در دادگاهی غیرعلنی و غیرمنصفانه به تحمل شش سال زندان محکوم شده بود. نرگس محمدی،زنی که زندگی اش را وقف دفاع از محرومان و ستم‌دیدگان جامعه و تلاش برای داشتن جامعه‌ای سالم و عاری از بی‌عدالتی، تبعیض و حق‌کشی کرد، در منزل والدینش بازداشت شد و قوه قضائیه جمهوری اسلامی با بازداشت او به جای قدرشناسی و پاس‌داشت فعالیت‌های ارزنده‌اش، آشکارا اقدام به نقض صریح مواد ۳-۵-۹-۱۰-۱۱-۱۳-۱۹و۲۰ اعلامیه¬ی جهانی حقوق بشر کرده است.» به گزارش سایت ملی-مذهبی متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، روز یک شنبه سوم اردیبهشت ماه سال ۹۱ برای اجرای حکم شش سال حبس، به زندان اوین منتقل شده است. این محکومیت ناعادلانه درحالی به این زن شجاع مدافع حقوق بشر وارد شد، که او پیش از این، در پی اتهام‌های واهی “اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و تبلیغ علیه نظام” به طور غیر قانونی بازداشت ، در شرایط غیر قانونی نگهداری و در دادگاهی غیرعلنی و غیرمنصفانه به تحمل شش سال زندان محکوم شده بود. نرگس محمدی،زنی که زندگی اش را وقف دفاع از محرومان و ستم‌دیدگان جامعه و تلاش برای داشتن جامعه‌ای سالم و عاری از بی‌عدالتی، تبعیض و حق‌کشی کرد، در منزل والدینش بازداشت شد و قوه قضائیه جمهوری اسلامی با بازداشت او به جای قدرشناسی و پاس‌داشت فعالیت‌های ارزنده‌اش، آشکارا اقدام به نقض صریح مواد ۳-۵-۹-۱۰-۱۱-۱۳-۱۹و۲۰ اعلامیه¬ی جهانی حقوق بشر کرده است. چه مرجعی پاسخ گوی این پرسش¬ها خواهد بود که” دفاع از حقوق بشر ” چگونه و چرا می‌تواند جرم تلقی شود؟ چرا باید خشونت دولتی علیه دو کودک خردسال به جرم دفاع مادرشان از حقوق شهروندی و انسانی اعمال شود؟ وقت آن است که از خودمان بپرسیم جای ما در اعمال این خشونت¬ها کجاست، اگر به آن اعتراض نکنیم؟ آیا سکوت در برابر احکام سنگین فعالان حقوق بشر، تایید و همراهی با آن نیست؟ با استناد به ماده¬ی ۳ پیمان نامه جهانی حقوق کودک دولت¬ها موظف¬اند؛ در هر اقدامی منافع کودک را در نظر بگیرند. محرومیت از دیدار فرزندان خردسال وی با مادر، نقض صریح ماده¬ی ۹ پیمان¬نامه حقوق کودک به شمار می¬آید. نرگس محمدی در دوران بازداشت غیر قانونی‌اش دچار بیماری شده و بیماری او با شرایط عصبی و تنش‌های محیطی ارتباط مستقیم داشته و در صورت ادامه¬ی نگهداری‌ در شرایط زندان، به دور از مراقبت پزشکی خطر جانی وی را تهدید می¬کند . ما فعالان حقوق زنان، فعالان حقوق بشر و نیز فعالان اجتماعی و سیاسی مصرانه از حکومت جمهوری اسلامی ایران می‌خواهیم دست از پرونده‌سازی علیه فعالان مدنی برداشته و به خشونت علیه فعالان مدنی و سیاسی پایان دهد. ما آزادی بدون قید و شرط خانم نرگس محمدی را خواستاریم و با وجود همه بی‌عدالتی‌ها، هنوز امید داریم که آزادی وی، مقدمه‌ای برای آزادی همه زندانیان اندیشه شود. امضا کنندگان : آذر محلوجیان،آذر کوچک،آذر یغمایی، آرش حافظی ،آزاده بهکیش ،آزاده خسروشاهی،آزاده دواچی،آزیتا رضوان،آسو صالح،آسیه امینی ،آنا پاک،آیدا سعادت ،آینده آزاد، آیدا قجر آرمین رحمانی،آزاد مرادیان ، آزاده تهرانی ، آزاده فرامرزیها،آزاده کیان، آزاده مرادیان ،آراز فنی، آمنه زمانی، آذر منصور،آدر داوودی، الناز انصاری ،الناز بهنام ، احسان حقیقت ، احمد احقری، احمد فرسان، احمد مدادی ، ارشاد علیجانی ، ،افروزمغزی،افسانه ایرانی،اقدس چرونده،اکبر زینالی، اکبر کریمیان،اکرم ابویی، اکرم خیرخواه،اکرم کوهساری مرند،اکرم محمدی ،امنه زاهدی ، اکرم نقابی، الهه گلکار،امیر رشیدی ،امیر کلهر،امیر مقراضی، امیر وارسته حیدری،امیرمحسن محمدی ،آنجلا نوبهار،انسیه سلمانی، اویس اخوان ،آیدا ابروفراخ ، ،بنفشه جمالی، بنفشه رحمانی،بهارا بهروان،بهاره اسدی،بهاره افقهی،بهرام اسماعیل بیگی،بهمن امینی،بهیه جیلانی،بورگان نظامى نرج آباد،بیژن مهر، بیژن افتخاری، بیژن پیرزاده،پانته آ بهرامی،پرتو نوری علا،پرستو اله یاری پروانه راد،پرویز داورپناه،پروین اردلان، پروین بختیار نژاد،پروین شهبازی،پری نعمانی، پریچهرافخمی،پریچهر نعمانی،پریسا کاکائی،پوران رضایتی، پوران رضایی،پوران کریمی، پویا جهاندار،پویان مکاری،توران ناظمی،توران همتی،ثریا فلاح، جادی میرمیرانی ،جعفر بهکیش،جلوه جواهری ،جمشید مهر،جهانگیر همتی، حامد ابراهیمی نژاد،حسن خرد ورزیان،حسن عربزاده حجازی،حسن نایب هاشم، حسن نجفی،حسن یوسفی اشکوری،حسین علوی،حسین همدانی،حمید بی آزار ، حمید کوثری، حمید مافی،حمیدرضا مسیبیان،حمیده نظامی،خدیجه مقدم، دانیال محمدزاده،درسا سبحانی ،دلارام علی،دیمتری بلوس، راضیه (پری) نشاط ،ربابه مستقیمی ،رزیتا فا ئزی،رزیتا فضایی،رضا گوهرزاد، رضا افشار،رضا کریمی،رضا علیجانی، رضا هیوا،رضوان مقدم،رمان کریمی،رهاعسگری زاده ، روان راونی، روحی شفیعی،روشنک آسترکی، رشید یاسائی ،رویا سحری،رویا شمس ، رویا طلوعی،رویا عراقی،رویا کاشفی، رها عسکری زاده ،زری کوچک، زندا سخی، زهرا رخشی، زهرا ابراهیمی،زهرا داوری،زهرا رضایی،زهره ارزنی،زهره اسدپور، زهره برومندی، زهره پهلوانی،زهره کریمی، زهره صادقی ،زینب پیغمبرزاده،ژیلا مهدویان ، ژیلا گل عنبر،ساحل سیستانی، سارا صحرانورد ،ساسان مهتدی، سامان ساواری، سپهر عاطفی،سپیده یوسف‌زاده،ستاره ساجدی،ستاره هاشمی، سحردیناروند،سحر کی،سحر مفخم،سعید حبیبی،سعید آگنجی،سعید پورحیدر، سعید کلانکی،سلمان سیما،سمیه رشیدی،سهراب رزاقی،سهیلا وحدتی، سوسن ایزدی،سوده راد،سوری برجیس،سوسن طهماسبی، سوسن محمدخانی غیاثوند، سوسن مهتدی ،سوفیا صدیق پور،سیاوش آریا، سیاوش عبقری،سیاوش لشگری- ،سیروس مقدم،سیما بختیاری، سیما حسین زاده،شاه غلامی،شاهین بنی احمدی، شایان وحدتی،شبنم موسوی، شری فرامرزی، شفیقه حمیدی، شقایق کمالی،شکوفه قبادی ،شمس تولایی،شهره شریفی ،شهلا انتصاری،شهلا عبقری، شهین بنی احمدی، شیرین شریفی، شیرین عبادی،شیرین فامیلی، شیوا بدیهی نژاد، شیوا نوجو،صادق کمالی، صبا واصفی،صبرا رضایی ، صبری نجفی،صدیقه مقدم،صدیقه وسمقی، طلعت ابراهیمی ،عاطفه امین، عسل پیرزاده، عشا مومنی،عشرت بستجانی ،عفت ماهباز،علی ابراهیمی،علی اکبر مهدی، علی اکبرموسوی(خوئینی)،علی تکواردی، علی سعیدیان،علی‌ شاکری، علی عبدالرضایی ، علی گوشه،علی عبدی،علی فاتحی،علی ماهباز،علی معینی،علی مهتدی، علیرضا منصوری،عیسی علوی،فاطمه بهادر،فاطمه بهاور،فاطمه رضایی، فاطمه حقیقت جو ،فاطمه مسجدی،فاطمه مقدم، عصمت بهرامی،فایزه ایزدی، فخری شادفر،فخری فرین، فرح شیلاندری، فرزانه آقایی پور، فرزانه جلالی ،فرزانه راجی ، فرشته جلیلی ، فروغ سمیع نیا، فریبا داودی مهاجر،فرید فرهان، فریدقائم مقامی، فریده کیومهر، فریده یزدی، فهیمه ملتی،فیروزه رمضان زاده، فیروزه مهاجر، کاظم علمداری، کاظم کردوانی، کاوه کرمانشاهی،کاوه مظفری، کلارا مرادیان ،گلنار جاوید،گیسو جهانگیری،گیتی سلامی، لادن نصرالهی، لاله موذن زاده، لیلا اسدی،لیلا سیف الهی،لیلا صحت،متین مسکین،مجید حسینی ،محبوبه محمدی،محبوبه منصوری،محبوبه عباسقلی زاده،محبوبه حسین زاده ،محمد حسین جعفری، محمد رحمان زاده،محمد شوراب،محمد صادقی،محمد متقی، محمود رفیع ، مرتضی کاظمیان،مریم ابراهیمی ،مریم افشاری،مریم اکبری،مریم اهری ، مریم حکمت شعار،مریم رحمانی،مریم زندی ،مریم قاسمی، مریم حسین خواه ،مریم کاویانی ، مریم موذن زاده، مریم محمد زاده ،مریم موسوی،مریم نایب یزدی، مژگان ثروتی، معززخواهشی، معصومه ضیا ، معصومه زمانی،مقداد بیاتی،منصور اسالو،منصوره بهکیش ،منصوره شجاعی، منوچهر شجاعی،منوچهر فاضل،منوچهر مقصودنیا، منیره دهکردی، منیره برادران، منیره کاظمی، منیژه شکوهی تبریزی ،مهدی حاجتی، مهدی یوسفی ، مهدی عربشاهی،مهدیه صالحپور، مهدیه فراهانی، مهرانگیزکار، مهرداد درویش پور،مهرنوش اعتمادی ،مهرنوش کریمی اندو،مهری جعفری، مهشید پگاهى،مهشید راستی،مهناز پراکند،مهنازعلایی ،مهوش علاسوندی، مهین افشار، مهین شکراله پور،مونا آقایی ،میترا ابراهیمی ،میترا آریان ، میثاق افشار، میثاق پارسا ،میثم معتمدنیا، میرحمید سالک ، مینا کشاورز، مینا نیک ،مینوایرانمنش، نادر احسنی ،ناهید قاسمی، ناهیدانتصاری، ناهید جعفری،ناهید حسینی ،ناهید کشاورز، ناهید میرحاج ،نجیبه اسدپور، نرگس کرمانشاهی، نریمان مصطفوی، نسرین بصیری، نسیم آریان ، نصرت اله شاهدی، نسترن سمیعی ،نوشین احمدی خراسانی،نوشین شاهرخی، نوید خانجانی،نوید محبی،نیره توحیدی، نیره جلالی (مادربهکیش) ، نیکزاد زنگنه، نیما گنجفر،هادی یوسفی، هایده کاظمی، هدا امینیان، هلن نوشای، الهه امانی،وجیهه مقدم،وحیده محمودی،ویکتوریا آزاد، یاسر معصومی،یاور خسروشاهی،یوروش مهر علی بیگی ائتلاف بین المللی علیه خشونت در ایران(ایکاوی) کمیته گزارشگران حقوق بشر حامیان مادران پارک لاله لس آنجلس-ولی حامیان مادران پارک لاله حامیان مادران پارک لاله ایتالیا حامیان مادران پارک لاله - دورتموند حامیان مادران پارک لاله ایران ، هامبورگ حامیان مادران پارک لاله/فرانکفورت

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۶, شنبه

قدمگاه مبارک!


آقای خامنه ای یک روزی در سال 1384، به کرمان رفته و کمی در کوهستان قدم زده. یکجائی هم سر سنگی نشسته و برای آینده و احیای دوباره سلطنت در ایران نقشه کشیده. حالا آن تخته سنگ را چاپلوسان و بادمجان دور قاب چین ها تبدیل به قدمگاه کرده اند و این تابلو را هم در آنجا بالا برده اند. عکس را یا خود آقا و یا باموافقت او از طرف بیت رهبری به چاپلوسان برای این بادمچان دور قاب چینی ارسال کرده اند. عکس دارد.

زورآزمائی دولتی با مشت و لگد در بندرعباس


کارکنان و مسئولان شهرداری و نیروی انتظامی بندرعباس در یک زورآزمائی دولتی همدیگر را لت و پار کردند! مسوولان خدمات شهری شهرداری بندرعباس همراه با نماینده دادستان و نیروی انتظامی برای اجرای حکم تخریب ساختمان فرماندهی نیروی انتظامی بندرعباس مراجعه کرده بودند که ماموران نیروی انتظامی مستقر در این ساختمان با مسئولان شهرداری و نماینده دادستان دست به گریبان شدند و همدیگر را لت و پار کردند. در این ماجرا 8 نفر از کارکنان شهرداری بندرعباس از جمله معاون خدمات شهری شهردار ، مدیر امور حقوقی شهرداری و 6 نفر از رانندگان ماشین آلات مجروح و بازداشت شدند. از آنجا که ادامه این واقعه می رفت تا به حوادث خیابانی تازه ای بیانجامد، نمایندگان مجلس از تهران راهی بندرعباس شدند و به همراه معاون سیاسی امنیتی استانداری هرمزگان و فرماندار بندرعباس جلسه ختم غائله را تشکیل دادند که نتیجه آن معلوم نیست. ظاهرا پیش از آنکه در خلیج فارس جنگ ناوگان امریکائی و قایق های تند رو سپاه شروع شود، در خود بندر عباس کار بالا گرفته است! پیک نت 16 اردیبهشت

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

:: سیمای جامعه کارگری ایران؛ زندگی در زیر خط فقر شدید


جامعه ایرانی دردهای بسیار دارد و شهروندان زخم‌های عمیقی بر تن که مداوای شان در کوتاه مدت تقریبا غیرممکن شده است. حکومت نه تنها راه را برای فعالیت کنشگران سیاسی و مدنی بسته است بلکه زندگی روزمره و معاش مردم را نیز با مشکلات عدیده‌ای روبرو ساخته است. سیاست‌های نادرست دولت در سالهای گذشته وضعیت کارگران را بحرانی‌تر از پیش کرده است. بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، تنها در زمستان سال گذشته، ۲۰۰ هزار نفر به جمعیت بیکاران ایران افزوده شده است. افزایش آمار بیکاران در شرایطی رخ داده که دولت وعده داده بود در سال ۹۰ دو میلیون و پانصد هزار شغل ایجاد کند. اما دولت نه تنها نتوانسته است وعده خود را عملیاتی کند بلکه توان حفظ مشاغل موجود را هم نداشته است. بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در پایان زمستان سال گذشته به ۱. ۱۴ درصد رسیده که گویای افزایش ۲۰۰ هزار نفری جمعیت بیکاران ایران است. بر این اساس تعداد بیکاران ایران به دو میلیون و ۸۷۷ هزار نفر رسیده است. این در حالی است که دولت از سال ۱۳۸۵ اقدام به دستکاری آمار بیکاران کرده است. در واقع دولت برای کاهش نرخ بیکاری در جامعه، تعریف نیروی کار و بیکاری را تغیر داده است. بر اساس تعریف دولت، مشاغل خانگی، سربازان و کارآموزان و نیروی کاری که در هفته تنها یک ساعت کار کند، شاغل محسوب می‌شود. همین تغییر در تعریف بیکاری سبب شده که دولت مدعی شود در سالهای گذشته نرخ بیکاری را مهار کرده است. اما گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس و واقعیت موجود در جامعه ایران، خلاف ادعاهای دولت را نشان می‌دهد. مرکز پژوهش‌های مجلس در خرداد ماه سال گذشته ادعای دولت مبنی بر ایجاد ۱٫۸میلیون شغل در سال ۸۹ را غیرواقعی خوانده و اعلام کرده بود ایجاد هر یک صد هزار فرصت شغلی نیازمند رشد اقتصادی یک درصد است. دولت برای ایجاد ۱٫۸میلیون فرصت شغلی باید رشد اقتصادی ۱۸ درصدی را تجربه کند. بیکاری سی درصدی دانشگاهیان دولت برای اینکه آمار خود از اشتغال زایی را تکمیل کند، جمعیت فعال اقتصادی ایران را هم کاهش داده است. پایگاه خبری تابناک چندی پیش در گزارشی، اعلام کرد که جمعیت فعال اقتصادی کشور و تعداد شاغلان همزمان کاهش یافته‌اند. در حالی که دولت جمعیت شاغل سال ۸۹ را بیست میلیون و هشتصد هزار نفر و تعداد بیکاران را دو میلیون و چهارصد هزار نفر اعلام کرده است، در سال ۹۰ جمعیت شاغل کشور را به بیست میلیون نفر کاهش داده است. همچنین مرکز آمار ایران، اعلام کرده است که نرخ مشارکت اقتصادی که در سال ۱۳۸۹ بیشتر از ۳۸ درصد بود در سال ۱۳۹۰ به ۳۶. ۹ درصد کاهش پیدا کرده است. بر این اساس جمعیت فعال اقتصادی ایران در یکسال گذشته ۴۷۸ هزار نفر کاهش یافته و به ۲۳ میلیون و ۳۸۷ هزار و ۶۳۳ نفر رسیده است. جمعیت شاغل ایران هم نسبت به سال ۸۹، ۱۴۶ هزار نفر کاهش یافته و به ۲۰ میلیون و ۵۱۰ هزار نفر تقلیل یافته است. مرکز آمار ایران تعداد بیکاران را هم ۳۴۰ هزار و ۲۷۱ نفر کاهش داده و تعداد بیکاران را دو میلیون و ۸۷۷ هزار نفر اعلام کرده است. این در حالی است که اکونومیست تعداد نیروی کار ایران را ۲۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد کرده است. علاوه بر این، کار‌شناسان و فعالان کارگری و نمایندگان مجلس هم آمارهای دولتی را غیرواقعی خوانده‌اند و معتقدند که نرخ بیکاری بسیار بیشتر از آمارهای دولتی است. در همین حال پایگاه خبری مهر، در گزارشی با بررسی ادعاهای دولت در باره اشتغال آفرینی در سال‌های گذشته، نرخ واقعی بیکاری را ۵. ۳ میلیون تا ۴ میلیون نفر اعلام کرده است. علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر ایران هم نرخ بیکاری در ایران را بیست درصد اعلام کرده است. همچنین بانک مرکزی ایران در گزارش دیگری اعلام کرده است که ۵. ۲۲ درصد خانوارهای ایرانی فاقد یک فرد شاغل هستند. نرخ بیکاری در میان جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی بیشتر از دیگر گروههای جامعه به چشم می‌آید. بر اساس اعلام مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در میان جوانان ۲۴ درصد است. همچنین بنا بر گفته‌های محمد عطاردیان، رئیس انجمن صنفی کانون عالی کارفرمایی، نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان کشور به ۴۰ درصد رسیده است. او گفته است: نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان مرد، ۳۰ درصد و در میان فارغ التحصیلان زن ۵۰ درصد است. وزیر کار ایران در تابستان سال گذشته نرخ بیکاری در میان فارغ التحصیلان را ده برابر بیکاری در میان افراد عادی دانسته بود. همچنین بنا بر آمار مرکز آمار ایران، نرخ بیکار در میان زنان دو برابر مردان است. بیشترین سهم را در اشتغال زنان ایرانی، بخش خدمات دارد. بیش از ۵۰ درصد از زنان شاغل ایران در این بخش مشغول به کار هستند در حالی که ۴۷ درصد از مردان ایرانی در مشاغل خدماتی مشغول هستند. سهم اشتغال زنان در بخش صنعت به ۲۳ درصد رسیده در حالی که ۳۵ درصد مردان شاغل ایرانی دارای مشاغل صنعتی هستند. زنان در بخش کشاورزی سهم پررنگ تری از مردان دارند به گونه‌ای که ۲۶ درصد از زنان شاغل ایران در این بخش کار می‌کنند در حالی که سهم مردان ۱۷ درصد اعلام شده است. کارگران قربانیان شماره یک فقر اگر چه دولت تلاش می‌کند تا نرخ بیکاری را کمتر از آن‌چه که واقعی است اعلام کند با این حال بحران در واحدهای تولیدی را نمی‌تواند انکار کند. وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران سال گذشته از وجود ۱۸ هزار واحد صنعتی نیمه تمام در کشور خبر داد. همچنین به گفته عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار، هم اکنون نزدیک به دو هزار واحد تولیدی و صنعتی در ایران دچار بحران هستند. محمود عطاردیان، رئیس انجمن صنفی کانون عالی کارفرمایان ایران چندی قبل ضمن تکذیب ادعاهای دولت در باره اشتغال آفرینی، گفته است که این آمار‌ها معکوس بوده و در سال گذشته واحدهای تولیدی و صنعتی ایران دچار بحران شده و بر تعداد بیکاران افزوده شده است. به گفته او بحران در واحدهای تولیدی زمینه از بین رفتن دو میلیون فرصت شغلی را فراهم کرده‌است. بحران در واحدهای تولیدی گریبان کارگران واحدهای صنعتی را گرفته و بسیاری از آن‌ها چند ماه است که حقوق و دستمزد دریافت نکرده‌اند. هم اکنون کارگران واحدهای نساجی، صنایع لبنی، قطعه سازی، مواد غذایی، صنایع فلزی و پیمانکاران صنایع برق ایران ماه هاست که برای دریافت مطالبات معوقه خود تلاش می‌کنند. در همین حال گزارش‌های منتشر شده حکایت از آن دارد که آن دسته از کارگرانی که حقوق و دستمزد نیز دریافت می‌کنند، وضعیت خوبی ندارند. اگر بپذیریم که جامعه کارگری ایران نزدیک به سی میلیون نفر جمعیت دارد آن‌گاه آمارهایی که در باره فقر این خانواده‌ها منتشر می‌شود، دردناک‌تر خواهد شد. به گفته یک مقام کارگری ۷۰ درصد کارگران ایرانی زیر خط فقر روزگار می‌گذرانند. علی دهقان کیا، عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار تهران گفته است که ۷۰ درصد کارگران زیر ۵۰ درصد خط فقر روزگار می‌گذرانند. مشاور کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگری سراسر کشورهم گفته است: ۱۸ درصد افزایش مزد کارگران در سال ۹۱ نشان‌دهندهٔ این است که تحمل هزینه برای کارگران سخت بوده و درآمد آنان نزدیک به خط فقر شدید است. همچنین فرامرز توفیقی، عضو کمیته مزد، در گفت‌و‌گو با ایلنا گفته است که نزدیک به ۶۰ درصد از کارگران ایرانی زیر خط فقر شدید زندگی می‌کنند. به گفته او، بیش از ۶۰ درصد از کارگران قانونی کشور پایه دستمزد دریافت می‌کنند. با توجه به اینکه نرخ خط فقر شدید ۷۰۰ هزار تومان برآورد می‌شود، طبق مصوبه مزدی در سال ۹۱ کارگرانی که پایه دستمزد دریافت می‌کنند زیر خط فقر شدید گذران معیشت می‌ کنند. او گفته است: به‌دلیل افزایش نرخ اقلام مصرفی سبد هزینه خانوار کارگری، نرخ خط فقر از یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان در سال ۹۰ به یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان افزایش یافته است. کارگران برای فاصله گرفتن از خط بقا و رسیدن به خط فقر شدید به شغل‌های دوم و سوم روی آورده‌اند. اگر این آمار‌ها را مبنا قرار دهیم حداقل ۱۵ میلیون تا ۱۸ میلیون نفر از جمعیت کارگری ایران زیر خط فقر زندگی می‌کند. بر خلاف وعده‌های دولت، حسین راغفر، کار‌شناس مسائل اقتصادی ایران پیش بینی کرده است که نرخ بیکاری در ایران افزایش می‌یابد. او گفته است که نرخ بیکاری امسال به بیش از ۳۰ درصد خواهد رسید. همچنین عطاردیان هم گفته است که واحدهای تولیدی بیشتری در آستانه بحران قرار دارند و با ادامه وضعیت فعلی دچار بحران شدید خواهند شد. اما دولت همچنان اصرار دارد که فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها را اجرا کند و تمایلی برای کاهش واردات کالاهای مصرفی ندارد. سیاست‌هایی که به نظر می‌رسد وضعیت خانواده سی میلیون نفری کارگران ایران را بیش از پیش دچار بحران کند.

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۲, سه‌شنبه

رزمایش مشترک ارتش و سپاه


در ایران اعلام شد که ارتش و سپاه مشترکا یک رزمایش را در منطقه جنوب شرق ایران انجام میدهند. دلیل این رزمایش آمادگی برای لحظات بحرانی اعلام شده است. احتمالا از نیروهای هوایی نیز در این رزمایش استفاده خواهد شد. البته زمان آن برای نیمه دوم سال جای اعلام شده و به همین دلیل می توان حدس زد که اعلام خبر این رزمایش، با توجه به فعل و انفعالات نظامی جدید در خلیج فارس و پیش بینی شکست مذاکرات اتمی در بغداد بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. پیک نت 11 اردیبهشت