۱۳۹۳ دی ۹, سه‌شنبه

برقراری حکومت نظامی در شهرهای گلپایگان، خوانسار و خمین

گلپایگان - اصفهان

مهمترين خبرها

بر اساس اخبار دریافتی بعد از درگیری مسلحانه روز شنبه 6دی در گلپایگان، رژیم جنایتکار آخوندی در شهرهای گلپایگان، خمین و خوانسار، نیروهای لباس‌شخصی و سایر مزدوران خودش را به‌صورت گسترده مستقر کرده و محله به محله و روستا به روستا مشغول گشت‌زنی و ردیابی کسانی هستند که در این درگیری شرکت داشته‌اند. رژیم آخوندی در روستاهای این مناطق با بلندگو مردم را تهدید می‌کند که کسی حق خروج از منازل را ندارد و یگان ویژه انتظامی از اراک هم وارد شهر خمین شده و یک نوع حکومت نظامی را در آن برقرار کردند. مزدوران در تمامی ورودیها و خروجیهای شهرهای خمین و گلپایگان پستهای ایست و بازرسی برپا کرده‌اند
در جریان درگیریهای مسلحانه روز شنبه در گلپایگان، خوانسار و خمین حداقل 6تن کشته شدند و 6تن مجروح گردیدند. تعدادی از کشته شدگان از پاسداران هستند که یکی از آنها جانشین سرکرده نیروی انتظامی گلپایگان است.

۱۳۹۳ دی ۱, دوشنبه

:: عزت‌الله انتظامی: جای خالی مرتضی احمدی دیگر پر نمی‌شود

عزت‌الله انتظامی، بازیگر با شنیدن خبر درگذشت مرتضی احمدی، یاد روزهایی می‌افتد که همراه با او در تئاتر پارس و تماشاخانه فرهنگ پیش پرده‌خوانی می‌کردند. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، انتظامی که از شنیدن خبر فوت احمدی بسیار متاثر شده درباره او می‌گوید: «مرتضی احمدی کسی بود که تمام نکات ارزشمند قدیمی را در کتاب‌ها و آثارش جمع می‌کرد و بعد هم به چاپ می‌سپرد. ما روی صحنه با هم خاطرات خیلی زیادی داشتیم و او سابقه بسیار درخشانی در تئاتر و سینما داردانتظامی درباره نحوه آشنایی‌اش با زنده‌یاد مرتضی احمدی می‌گوید: «من در تئاتر پارس بازی می‌کردم که مرتضی برای خواندن به آنجا آمد. او سبک خودش را در پیش‌پرده‌خوانی داشت که مردم هم آن را خیلی دوست داشتند و در این کار واقعا موفق بود. من هم پیش‌پرده می‌خواندم و با هم دوست بودیم و بارها با هم روی صحنه رفتیم. تا این که من به آلمان رفتم و رابطه ما قطع شدآقای بازیگر می‌افزاید: «اما بعد از بازگشتم، دوباره با هم ارتباط گرفتیم. همیشه هر وقت می‌دیدمش به او عرض ارادت می‌کردم و خیلی دوستش داشتم. هر وقت هم از او خواهش می‌کردم که سر فیلمی حاضر شود، با روی باز می‌پذیرفت و مرا شرمنده خود می‌کردانتظامی که این روزها خود به دلیل بیماری در خانه بستری است با اظهار تاسف می‌گوید: «متاسفانه در شرایطی هستم که در این هوا دکتر اجازه خروج از منزل به من نمی‌دهد وگرنه الان وظیفه‌ام بود که به خانه‌اش بروم و به خانواده‌اش تسلیت بگویم. متاسفم که مرتضی را از دست دادیم. جای او دیگر به راحتی پر نخواهد شدلینک مستقیم

۱۳۹۳ آذر ۱۴, جمعه

پرداخت چند صد میلیارد تومان یارانه به ایرانیان خارج از کشور


فروردین ۱۳۹۳ مرحله دوم طرح هدفمندی یارانه‌ها با ثبت‌نام افرادی که قرار بود نیازمند دریافت ماهیانه ۴۰ هزار و ۵۰۰ تومان باشند، آغاز شد.
بنا بود دولت در این مرحله با شناسایی افراد ثروتمند آنان را از لیست دریافت یارانه حذف کند و اگر فرد ثروتمندی برای دریافت یارانه درخواست کرد، ضمن حذف نام او جریمه هم بشود.
هیچ‌کدام از این اقدامات اما انجام نشد و در عوض دولت از افراد غیر نیازمند خواست تا داوطلبانه از دریافت یارانه انصراف دهند. وزیر اقتصاد در ۲۶ فروردین اعلام کرد ۱۰ میلیون ثروتمند شناسایی شده‌اند که باید از دریافت یارانه انصراف دهند؛ یعنی حدود ۱۴ درصد جمعیت. اما بعد از پایان مهلت ثبت نام اعلام شد که تنها ۹ درصد افراد از دریافت یارانه انصراف داده‌اند.
بر اساس آخرین رقم‌های رسمی اعلام‌شده، دولت سالانه بین ۴۲ تا ۴۳ هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت می‌کند و حالا معلوم شده که از این رقم چند صد میلیارد آن به ایرانیان مقیم خارج از کشور پرداخت شده است.
از چند روز پیش زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد مبنی بر اینکه یارانه برخی افراد قطع شده است‌؛ گویا این افراد همان ایرانیان خارج از کشور هستند.
به گزارش سایت تابناک، جعفر قادری سخنگوی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس چند روز پیش عنوان کرد: «برخی از افراد که در خارج از کشور بوده و به داخل رفت و آمد دارند، گفته‌اند که یارانه نقدی‌شان قطع شده ‌ولی تاکنون اخبار رسمی مبنی بر حذف مطرح نشده است».
بلافاصله اکبر ایزدی،‌رئیس سازمان هدفمندی یارانه‌ها با بیان اینکه بحث قطع یارانه ایرانیان خارج از کشور با اهداف خاصی صورت می‌گیرد، تأکید کرد که قطع یارانه این عده به هیچ وجه صحت ندارد.
آنچه که تا به امروز منتشر شده نشان می‌دهد که پرداخت یارانه به ایرانیان خارج از کشور که به ایران رفت و آمد دارند، صورت گرفته و تنها قطع آن تکذیب شده است. مشخص نیست که دریافت ماهیانه ۴۰ هزار و ۵۰۰ تومان که معادل ۱۰ یورو یا ۱۳ دلار است، چه سودی برای کسی که در اروپا یا امریکا زندگی می‌کند دارد.


خبرنامه دويچه وله

۱۳۹۳ آبان ۲۶, دوشنبه

:: خودکشی قهرمان فرنگی‌کار ایران در زندان کرمانشاه


بابک قربانی، کشتی‌گیر ایرانی در رشته فرنگی با خوردن "قرص‌های مسموم‌کننده" در زندان کرمانشاه به زندگی خود پایان داد. قربانی به قتل متهم بود. او در بازی‌های آسیایی گوانجو و جام جهانی ۲۰۱۱ بلاروس خوش درخشیده بود. بابک قربانی، برنده مدال طلای بازی‌های آسیایی گوانجو بابک قربانی، برنده مدال طلای بازی‌های آسیایی گوانجو مجتبی ملکی، دادستان عمومی و انقلاب کرمانشاه، خبر خودکشی بابک قربانی در زندان "دیزل آباد" را تأیید کرد. قهرمان کشتی فرنگی ایران در وزن ۹۶ کیلوگرم صبح یکشنبه (۱۶ نوامبر/ ۲۵ آبان) به زندگی خود پایان داد. به گفته دادستان کرمانشاه، "گویا قربانی چند روز پیش با یکی از دوستانش در زندان کرمانشاه قرار می‌گذارد که با هم خودکشی کرده و به زندگی‌شان پایان دهند که دوستش دو روز پیش در زندان خودکشی کرد و وی نیز صبح امروز اقدام به این کار کرد". آن‌طور که ملکی به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است، قربانی از هم‌سلولی‌های خود خواسته او را صبح یکشنبه برای آمارگیری از خواب بیدار نکنند. بر این اساس، مصرف پرتعداد قرص‌های مسموم‌کننده عامل مرگ قربانی بوده است. به نوشته پایگاه اینترنتی "خبرآنلاین"، بابک قربانی قرص برنج خورده است. قربانی تیرماه ۱۳۹۱ در حالی که به همراه برادرش از شکار در ارتفاعات کرمانشاه بازمی‌گشت، با افرادی که به شنا کردن او در آب‌بند "سراب نجوبران" اعتراض کردند، درگیر شد و در ادامه با تفنگ شکاری یکی از معترضان را به قتل رساند.
لینک مستقیم

۱۳۹۳ آبان ۲۲, پنجشنبه

علیرضا زاکانی صابون وزارت علوم را به تن مالیده!


علیرضا زاکانی که عکسش را در حال نعره کشیدن در مجلس در همین شماره پیک نت می بینید، سالها پیش در کنار وزیر اطلاعات اسبق در دوران قتل عام زندانیان سیاسی و توطئه علیه آیت الله منتظری و تولیت کنونی شاه عبدالعظیم، یعنی حجت الاسلام ریشهری وزیر اسبق و همیشه منفور اطلاعات مدتی رکاب زد با این امید که ریشهری رئیس جمهور خواهد شد و او هم درکنارش قرار خواهد گرفت. او و ریشهری در کوران انتخابات معروف به دوم خرداد که منجر به پیروزی محمد خاتمی شد، جمعیت دفاع از ارزش ها را بنیانگذاری کردند، اما تیرشان به سنگ خورد و محمد خاتمی در میان بهت و حیرت جناح راست جمهوری اسلامی برنده قاطع انتخابات 1376 شد.
زاکانی حالا در مجلس است و نقش ناپلئون را برای لشکر شکست خورده در انتخابات 92 را بازی می کند. البته او در دوران تحصیلی نیز اغلب نمره های ناپلئونی می گرفته و گاه نیز نمره های پیاده نظام ناپلئون را !
ایشان از جمله کسانی است که صابون وزارت علوم را به تن زده است. سه ترم پیاپی مشروطی و قرار گرفتن در لیست ذخیره اخراج از دانشکده پزشکی در کارنامه تحصیلی اوست.
زاکانی در 20 سال گذشته خیلی خود را به در و دیوار کوبیده تا بلکه وارد کابینه ها شود، اما آنقدر نوسان دارد و بقول معروف چتر بازی کرده که در هیچ دولتی دعوت به کار نشده است.
سایت "ایرانیان انگلستان" گوشه ای از کارنامه درخشان تحصیلی زاکانی را فاش کرده که دیدنی و خواندنی است.
لینک زیر را باز کنید و بیشتر بخوانید:

http://www.iranianuk.com/page.php5?id=20140823221633041

پرونده تحصیـلی علیرضـا زاکانی: کسی که در استیضـاح فرجی دانا در ماتم رکود علمی کشورعربده می کشید

این ناپلئـــون با این کارنامه درخشان در سال تحصیلی 1370 در رشته پزشکی و در دانشگاه دولتی چپانده شده است و اکنون دکتر خطاب می شود. حاصل تلاش علمی او در دانشگاه سه ترم پیاپی مشروطی و قرار گرفتن در شرف اخراج بوده است اما چنانکه از اسناد هویداست برای جلوگیری از احتمال رکود علمی در کشور از دانشگاه اخراج نمی شود

بخشی از سخنان این فدایی دلواپس ولایت در روز استیضاح چنین است

دغدغه دیگر ما انسداد در تولید علم و کند شدن روند آموزش و پژوهش بود که مستقیما در آینده درخشان ایران و حرکت در مسیر تمدن ایران اسلامی تاثیرگذار بود و امروز نیز پایه‌های اقتصاد مقاومتی را لرزاند و با ایجاد زمینه التهاب، رکود و قهقرای علمی را سبب خواهیم شد.

پرونده تحصیـلی علیرضـا زاکانی: کسی که در استیضـاح فرجی دانا در ماتم رکود علمی کشورعربده می کشید

۱۳۹۳ آبان ۱۲, دوشنبه

یک پیکان سفید مراقب اسیدپاشان بود




۱۱/آبان/۱۳۹۳ علی پورصابر

به گفته پدر یکی از قربانیان اسیدپاشی‌های اصفهان، نیروی انتظامی به دنبال یک پیکان سفید است که دست‌کم در دو مورد از حملات، نقش پوشش موتورسواران اسیدپاش را بر عهده داشته است.
بیشتر بخوانید
پرونده واقعه اسیدپاشی بر چهره دختران که افکار عمومی را به شدت متاثر کرد و مقام‌های حکومتی را نیز به واکنش‌های ضد و نقیض وادار ساخت، کماکان بدون نتیجه خاصی در دست بررسی است و اخیراً پدر یکی از قربانیان خبر داده که پلیس به دنبال یک پیکان سفید است. این خودرو ظاهراً نقش پوشش عملیات موتورسواران اسیدپاش را بر عهده داشته است.
ناصر جورکش پدر سهیلا جورکش، در این باره گفته است: «من با برادر یکی دیگر از دخترهایی که به صورت‌شان اسید پاشیده شده، صحبت کردم. شباهت‌هایی بین اسیدپاشی به سهیلا و خواهر او وجود داشت. هر دو اسیدپاشی روز چهارشنبه اتفاق افتاده البته با این تفاوت که حادثه یک هفته بعد برای خواهر ایشان اتفاق افتاده بود».
وی ادامه داد: «زمان وقوع هر دو حادثه بین ساعت ۶ تا ۷ بوده و در هر دو حادثه دو نفر روی یک موتور سوار بوده‌اند. البته یک نکته دیگر که نیروی انتظامی روی آن کار می‌کند این است که در هر دو حادثه یک پیکان سفیدرنگ پشت سر موتور بوده که به نوعی حالت مراقبت از آن را برعهده داشته. این نکات نشان می‌دهد که اسیدپاش دختر من و خواهر ایشان احتمالا یک نفر بوده است».
ناصر جورکش افزود: «غیر از دوربین‌های ترافیکی، یک ایستگاه آتش‌نشانی هم در آن خیابان است که دوربین‌ مدار بسته دارد و می‌توانند از فیلم آن هم استفاده کنند.» اما هنوز هیچ خبری از دستگیری اسیدپاش اصفهانی نیست.
وی همچنین تاکید کرد که در روزهای نخست بعد از حادثه، نیروی انتظامی به وی سفارش کرده تا از رسانه‌ای کردن موضوع پرهیز کند.
از زمان رسانه‌ای شدن موضوع اسیدپاشی‌ها، مقام‌های مختلف جمهوری اسلامی سعی کردند تا آن‌را بی‌ربط به بحث اقدامات گروه‌های تندروی‌ مذهبی در بحث امر به معروف نشان دهند.
محمدرضا محسنی ثانی رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس گفته است که این موضوع «بیش از حد مورد اغراق رسانه‌ها، به‌ویژه رسانه‌های خارجی و ضد انقلاب قرار گرفته است». وی اظهار کرد: «این موضوع ربطی به مساله امربه معروف ونهی از منکر در کشور ندارد و در پشت پرده این جریان انگیزه‌های شخصی نهفته است».
عباس‌علی منصوری آرانی نماینده اصفهان و دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز گفت که «به طور حتم، مجرمان اسیدپاش از طریق سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه و صهیونیست یاری می‌شوند».
از سوی دیگر غلام‌حسین اسماعیلی رییس دادگستری استان تهران در این‌باره اظهار کرد: «حاشیه‌ای برای این موضوع توسط برخی از جریانات معاند با نظام و گروه‌هایی که با اقدامات دلسوزان و متدینی که در مسیر احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر تلاش می‌کنند، ایجاد شد».
وی با بیان اینکه این انتساب اسیدپاشی به امر به معروف را یک اقدام زننده دانست و اظهار کرد: «ظلم و زشتی این انتساب، از نفس عمل بیشتر است». اسماعیلی نیز رسانه‌ها را به واسطه آن‌چه «دامن زدن» به یک «اقدام غیراخلاقی» خواند، مقصر دانست.