۱۳۹۱ آبان ۷, یکشنبه

علی اکبر ولایتی و حجت الاسلام طائب سفر محرمانه نمایندگان رهبر و فرماندهان سپاه به امریکا


یک هفته پس از تکذیب خبر "نیویورک تایمز" مبنی بر پیشنهادهای جمهوری اسلامی برای مذاکره با امریکا، منابع خبری وبسایت کلمه اطلاع دادند که علی اکبر ولایتی مشاور امور خارجی علی خامنه ای به همراه رئیس سازمان اطلاعات و امنیت سپاه "حجت الاسلام طائب" بی سر و صدا راهی نیویورک شده اند. هدف از این سفر، زیارت ویرانه برج دوقلوی حادثه 11 سپتامبر نمی تواند باشد، هیچ زیارتگاه دیگری هم در نیویورک نیست، مگر زیارت چهره های رابط با کاخ سفید و شخص اوباما.
چرا طائب و چرا ولایتی؟
علی اکبر ولایتی هم زبان انگلیسی میداند، هم سالها وزیر خارجه دولت موسوی و هاشمی رفسنجانی بوده، هم مورد اعتماد علی خامنه ایست و هم مورد تائید هاشمی رفسنجانی. ولایتی نخستین کسی بود که علی خامنه ای سعی داشت موسوی را از نخست وزیری برکنار کرده و او را به جای او بنشاند. در جریان کودتای 22 خرداد نیز او حاضر نشد مواضع تندی علیه موسوی اتخاذ کند. در هفته های اخیر نیز منتقل کننده نظر خامنه ای به مجلسی ها برای مدارا با احمدی نژاد او بوده است. به این امید که چند ماه آینده بی حادثه سپری شود.
حضور طائب که دست دراز مجتبی خامنه ای در سپاه است در کنار علی اکبر ولایتی معنای دیگری جز این ندارد که او به نمایندگی از شورای فرماندهی سپاه عازم نیویورک شده است. به همین دلیل سفر ولایتی و طائب به نیویورک را می تواند سفر نمایندگان بیت رهبری و شورای فرماندهان سپاه دانست. یعنی دو ارگانی که قدرت را دراختیار دارند و هر تفاهمی در این سطح صورت بگیرد، با واکنشی در داخل حکومت و قدرت نمی تواند به همراه  باشد، مگر کارشکنی های باند احمدی نژاد که لابد برای آن هم تدابیری اتخاذ کرده اند.
هدف از این سفر و مذاکره حل مشکل پرونده اتمی و حذف تحریم هاست و این دو موضوع، نه تنها دو اهرم فشار بین المللی است، بلکه در داخل ایران و در کل حاکمیت نیز به اهرم فشار به خامنه ای تبدیل شده اند. چنان که در سخنرانی های وی در خراسان شمالی نیز کاملا مشهود بود که مدام از خود و سیاست هایش دفاع کرد که همین نیاز به دفاع، یعنی فشار و انتقاد در پشت صحنه.
آنچه مسلم است مطبوعات و رسانه های داخل کشور درباره این سفر ومذاکره خبری منتشر نخواهند کرد، بنابراین باید منتظر ماند و در مطبوعات امریکا نتایج این سفر را خواند!
پیک نت   7  آبان

۱۳۹۱ آبان ۳, چهارشنبه

اعتراف به شکست خصوصی سازی در ج. اسلامی



حمید حسینی رئیس کمیسیون اصل 44 روز گذشته در شانزدهمین نشست نمایندگان اتاق بازرگانی ایران اعتراف کرد:
20 سال بحث اصلی دنیا بحث خصوصی سازی بود. اما از سال 2000 به بعد زمانی که روسیه متوجه شد خصوصی سازی به جایی نرسیده و موفق نبوده، دریافت که تنها مافیای اقتصادی دراین کشور به وجود آمده بحث عوض شد.
ما نیز در اقتصاد کشورمان نگران به وجود آمدن مافیایی بزرگتر از روسیه هستیم؛ چرا که خصوصی سازی نتایج مطلوبی نداشته است.
در حال حاضر محور بحث توسعه در دنیا، چین است .
 پیک نت   2  آبان



آنها که مردم را کشتند حالا گلوی ارز را گرفته اند


سایت"بازتاب" نزدیک به محسن رضائی فرمانده سپاه در دوران جنگ، که خود را آماده انتخابات ریاست جمهوری می کند، روز گذشته پل پیوندی برقرار کرد میان سازماندهندگان بازار سیاه ارز و سرکوب های پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد. این سایت نوشت:
سید حسن میرکاظمی معروف به "حسن رعیت" از مولتی میلیاردرهای – سرنشین کشتی نظام - است. که از حلقه نزدیک به محمود کریمی می باشد، در بسیاری عرصه ها از حرکت های خیابانی تا ارزی و بانکی و... دست دارد.
او فقط به بانک کوچکی مثل بانک کشاورزی، ده ها میلیارد تومان بدهی دارد و بنابر گزارش بدهی های معوقه این بانک، فقط یک شرکت وی، به بانک کشاورزی 22 میلیارد تومان بدهی معوقه داشته که ارزش این بدهی ها با افزایش قیمت دلار، دست کم سه برابر شده است. وی مدیر عامل کارخانه دنیای فلز، پارسیان فلز البرز، لوح فشرده پارس و ... می باشد.
بدهی او به بانک کشاورزی، بیش از 175 میلیارد تومان تخمین زده شده است،
سید حسن میرکاظمی در سالهای گذشته، برخی از سخنرانان و مداحان را برای برگزاری مراسم در مسجد الهادی (ع) دعوت می کرده و با نصب تابلوهای گوناگون در میادین تهران و بعضاً اجاره بیلبوردهای اتوبانی با هزینه های گزاف و تبلیغات وسیع اینترنتی، برای مداحان دعوت شده تبلیغ می کرده است.
ایشان فعلا در حال فعالیت ارزی در بازار تهران و خیابان آرژانتین است و دوستانش "ابوالفضل – ر" و  "مسعود – ر" و "محمد – ی" که همگی از اطرافیان مداح "چیذر"نشین هستند، حلقه هایی بزرگ بازار آشفته دلار می باشد.
پیک نت   3  آبان

۱۳۹۱ مهر ۲۹, شنبه

هیچکی نمیتونه ارزش پول راازآخراول بکند.


جلسه جمعبندی سفر رهبر به شمال خراسان کشتی نظام، شده "قایق"



این آخرین صحنه از سفر علی خامنه ای به خراسان شمالی است. نشستی برای جمعبندی سفری که او در نقش رئیس دولت در آن عمل کرد و در واقع از روی سر دولت دستورات اجرائی داد و با استانداران و فرمانداران تشکیل جلسه داد و طرح تصویب کرد!
معلوم نیست که برای این نشست، یعنی نشست جمعبندی نتایج سفر، از احمدی نژاد هم خواسته بود که همراه او به خراسان رفته و یا در جلسه شرکت کند یا نه؟ و یا از او خواسته اما وی نرفته و معاون اولش "رحیمی" را فرستاده است. آن توصیه به تحمل چند ماهه، تا انتخابات ریاست جمهوری و کنار گذاشتن احمدی نژاد که از دهان خامنه ای در شهر "شیروان" بیرون آمد، شاید واکنشی به همین غیبت و اختلاف بود.
بهرحال، از سرنشینان کشتی نظام که بقول مهدی کروبی به یک قایق کوچک تبدیل شده، همین هائی باقی مانده اند که در دو طرف مقام رهبری برخی زانو زده و برخی بر صندلی نشسته اند. دست چپ خامنه ای رحیمی معاون احمدی نژاد نشسته و با یک فاصله وزیر اطلاعات و امنیت کم عقل اما مورد حمایت بیت رهبری و شخص او، و دست راست خامنه ای "میرحجاری" منشی خامنه ای و کانون بسیاری از توطئه های امنیتی در بیت رهبری و حامی وزیر اطلاعات نشسته است. در ادامه، آن که بر صندلی نشسته و ظاهرا نقرس گرفته و نمی تواند روی زمین بنشیند آیت الله "گلپایگانی" رئیس دفتر همایونی است و آن که زیر دست گلپایگانی بر زمین نشسته "آقا وحید" سوگلی و پیشکار همه فن حریف آقای خامنه ایست. همان که غروب شمارش آراء انتخابات 22 خرداد، نامه ارسالی واعتراضی موسوی به خامنه ای، برای جلوگیری از تقلب در شمارش آراء را از "پیک ویژه" موسوی دریافت کرد و در همان پاشنه در بیت رهبری، به پیک ویژه گفت: این نامه بی فایده است و تاثیری ندارد!
راست می گفت، نامه اعتراضی موسوی فایده ای نداشت و تاثیر هم نداشت، زیرا آقا وحید میدانست که نظر آقا برای اعلام پیروزی احمدی نژاد ابلاغ شده و تا چند ساعت دیگر حرکت کودتائی برای دستگیری معترضان و رهبران و فعالان احزاب اصلاح طلب و ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی آغاز خواهد شد.

پیک نت 27  مهر

۱۳۹۱ مهر ۲۵, سه‌شنبه

:: چه کسی مملکت را اداره می‌کند؟! | همه تبری می‌جویند؛ پس مسوول برخوردهای زننده با پدیده “بدحجابی” کیست



کلمه- گروه اجتماعی: در حالی که طی سال های گذشته مساله برخورد با پدیده خودساخته ای به نام ” بدحجابی” نارضایتی های زیادی در جامعه ایجاد کرده است، طی ماه گذشته سه مقام مسئول عالیرتبه از برخورد با آنچه که مساله‌ی زنان بدحجاب خوانده می‌شود ابراز نارضایتی کرده اند. البته مساله حجاب زنان همیشه یکی از مسایل بحث برانگیز بوده و در حالی که اکثریت قریب به اتفاق جامعه شناسان و اهل فرهنگ بر این باورند که مساله پوشش و رفتارهای اجتماعی با زور و اجبار امکانپذیر نیست و نیازمند کارهای فرهنگی عمیق در آموزش و پرورش و رسانه ها و سایر مراکز فرهنگی است، طی سال های گذشته برخورد غیراخلاقی و غیرشرعی با پوشش زنان صحنه هایی را ایجاد کرده که نه تنها نارضایتی عمومی را دامن زده است، چهره کشور در افکار عمومی را نیز مشوه کرده است. از سوی دیگر برخورد ابزاری با زنان و دختران در مراسم حمایتی از حکومت و برجسته کردن حضور آنان در رسانه های ملی همواره این سوال را ایجاد کرده است که اگر این نوع از پوشش در خیابان ها مورد نقد و برخورد است، چگونه است که در مراسم دولتی و حکومتی نه تنها مذموم نیست بلکه مورد استقبال و انتشار نیز هست. در مراسم استقبال رهبری در دیدار اخیر در خراسان شمالی، این دختران با پوشش های معمول و آرایش های مشخص باز هم حضور داشتند و این بار آیت الله خامنه ای در اظهارات عجیب و جدیدی آنان را ” جان باخته به اهداف و آرمانهادانست و در قیاس ظاهر و باطن انسان ها گفت که ” او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند.” ایشان همچنین اظهار داشت: بعضى از همین هایى که در استقبال امروز بودند و شما (هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقیه‌ى آقایان)، الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانم هایى بودند که در عرف معمولى به آنها می گویند خانم بدحجاب”؛ اشک هم از چشمش دارد می ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردّش کنیم؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه. دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. … این سخنان را البته اگر در معنای جامع آن در نظربگیریم باید نشانه ای از نارضایتی رهبری از گشت های موسوم به ارشاد و طرح های امنیت اجتماعی بدانیم که آرامش مردم را سلب کرده است. چرا که اگر آنچه که بدحجابی میخوانیم امری غیر شرعی و برخلاف ضوابط دینی باشد نباید تفاوتی بین مکان و زمان بد حجابی و یا دیدگاه سیاسی! یک دختر بدحجاب قایل باشیم؛ خصوصا اگر این اظهارات از سوی عالیترین مقامات مذهبی و سیاسی کشور بیان شود. در همین حال طی هفته های گذشته، احمدی نژاد رییس هیات دولت دهم نیز در نشست خبری خود گفته است: “ما این‌گونه برخوردها را توهین می‌دانیم که زن و مردی در خیابان راه بروند و کسی بیاید بگوید نسبت شما چیست؟ احمدی نژاد در ادامه گفته بود: دولت این‌گونه رفتارها را قبول ندارد و تا آنجایی که بتواند برخورد و کنترل خواهد کرد. از سوی دیگر فرمانده ناجا که بطور مستقیم مسئول گشت های امنیت اجتماعی است نیز از این پدیده ابراز نارضایتی می کند و می گوید: گشت‌های امنیت اخلاقی مطلوب ما نیست اما گاهی مجبور می‌شویم در برابر فردی که نسبت به تذکر بی‌توجهی می‌کند و بعضا با مامور ما نیز درگیر می‌شود، برخورد کنیم. سردار اسماعیل احمدی‌مقدم گفته بود :بحث بدحجابی و ناهنجاری‌های رفتاری که خلاف فرهنگ عمومی و دینی کشور است معالجه شود. اصل این موضوع ریشه در باورهای افراد دارد و برای رفع آن باید کار فرهنگی انجام شود. حال با توجه به اینکه طی مهرماه سه مقام اصلی تصمیم گیری، سیاستگذاری و اجرایی کشور نسبت به پدیده برخورد با پوشش زنان ابراز نارضایتی کرده اند، این سوال اساسی در برابر افکار عمومی همچنان باقی است، چه کسی مسئول برخوردهای غیرقانونی و غیراخلاقی با شهروندان تحت عنوان امنیت اجتماعی است؟ و آیا با مساله بدحجابی هم مثل خیلی دیگر از مسایل این کشور دستخوش سلیقه و مصلحت ” است؟ اگر این دختران و زنان به استقبال رهبری بروند و در تظاهرات نه دی شرکت کنند و در صف صندوق های رای ایستاده باشند، پدیده ای میمون و خجسته است و همین دختران وقتی در خیابان های شهر هستند، مستحق ایجاد مزاحمت و تعرض به حقو ق شهروندی شان؟!