زهرا رهنورد به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان ، در نامهاي سرگشاده درباره زنان مبارز ایران، خطاب به ریاست قوه قضاییه ایران نوشته است: جناب آقای قاضی القضات، در آستانه روز بین المللی مبارزه با خشونت علیه زنان قرار داریم در حالی که هرگز تاریخ کشور ما این همه خشونت سیاسی نسبت به همه مردم به خصوص نسبت به زنان را که توسط بخشی از حاکمیت بر آنان اعمال می شود، به خاطر ندارد . البته به طور معمول، همیشه ما زنان از تبعیض های متعدد خشونت آفرین در زمینه های فرهنگی ،حقوقی و ارزشی در سطح جامعه و خانواده رنج برده ایم و این جانب ازسی سال پیش یعنی آن زمان که قلم به دست گرفتم و با مصائب زنان آشنا شدم ، تبعیض ها ،اجبارها و خشونت های جنسیتی را متذکر شده ام اما این بار و این سالها علاوه بر آن همه مصائب محنت آفرین خشونت سیاسی و نظامی به زنان، برگ جدیدی ست که بر این کتاب قطور افزوده شده است. اکنون از این همه خشونت، سیاهه ای پیش روی ماست : زنانی که به جرم آزادیخواهی، دموکراسی طلبی، حمایت از حقوق زنان و کودکان و فعالیت علیه تبعیض جنسیتی و فعالیت برای تصحیح قوانین ناقص و یا غلط خانواده که فرسنگها از دین و دنیای مدرن دور است، طرفدرارن حقوق بشر، به جرم روزنامه نگاری، به جرم دفاع از حق تحصیل ،به جرم های ساختگی و من درآوردی و اتهامات قومی، فکری و اعتقادی و تهمت و افترا و پرونده سازی و به جرم سوال رای من کجاست به جرم سوال فرزند من کجاست؟گرفتار خشونت سیاسی شده اند . اما قرار نیست همیشه زبان سرخ سر سبز را به باد دهد ،زیرا مولایمان علی (ع) جان برکف نهاد و سر به تیغ دشمن سپرد که چنین نباشد . این سیاهه حاکی از ضرب و شتم و شکنجه واحتمال تجاوز و اعدام و ترور شخصیتی و فیزیکی و زندانهای طویل المدت بر زنان زندانی با ادعاهایی نظیر محارب و اقدام علیه امنیت ملی است . این زنان کیانند؟ دخترانی که در آرزوی سعادت ملت و تحقق آزادی ،دخمه های سیاه زندان را بر رخت سپید عروسی و شادیها و هلهله ها و چراغانی ها ترجیح داده اند، از یار و محبوبشان دور مانده اند . مادرانی در فراق فرزندانشان که اینک تنها درخیال، کودکان خردسالشان را به آغوش می کشند .در همان حال هم بچه های بی پناه اشک ریزان و ضجه زنان درپی دامان پرمهر مادر این سو و آن سو سرگردانند. و متاسفانه این قصه واقعی است، واقعیتی جانسوز که به زندان ها ختم نمی شود. آقای قاضی القضات، بیرون این زندانهای کوچک و مخوف چون اوین و کهریزک، گوهر دشت و بهبهان و ایذه و بابل و ساری و کرمانشاه و مشهد و شیراز واهواز سایر زندانهای ریز و درشت و پنهان و آشکار دیگر ، که در گوشه و کنار مملکت برپا کرده اند ایران سرتاسر زندانی بزرگ با شنودها و تعقیبها و مراقبتها و محیط سرتاسر پلیسی تبدیل شده است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر